با وجود سابقه طولانی که کاشت خیار در هوای آزاد (مزرعه) دارد، پژوهش خیار گلخانه ای به منظور تولید و عرضه طولانی تر خیار تازه، از قرن هجدهم میلادی در اروپا مورد توجه قرارگرفت. بسیاری از محققان مرکز پیدایش خیار را هندوستان می دانند زیرا در دامنه های هیمالیا گیاهی به نام Cucumis hardwickii می روید که میوه هایی ریز و تلخ دارد. خیار در گذشته های دور از طریق مصر به مناطق حاشیه دریای مدیترانه و از آنجا به اروپا آورده شده است. اما پیدایش خیار گلخانه ای به این نحو بود که برای اولین بار در قرن هجدهم خیارهای جدیدی از مناطق جنگلی و گرم و مرطوب هندوستان وارد انگلستان وارد گردید که با خیارهای موجود در اروپا تا آن زمان تفاوت زیادی داشت و در شرایط اروپا فقط در گلخانه قادر به رشد و نمو بودند. بعدها به اصلاح نژاد، انواع جدیدتری به نام خیار گلخانه ای به وجود آمد که از نظر مرفولوژیکی و خواسته های آب و هوایی کاملاً از خیارهای معمولی متمایز و مشخص می باشند. این خیارها ماده زا و بی تخم بوده (پارتنو کارپ) و دارای پوستی خوراکی می باشند.
اینک نه تنها در اروپا، بلکه در تمام جهان این ارقام در شرایط گلخانه ای کشت شده و با استقبال چشمگیری نیز توأم بوده است، بطوریکه اکنون بخش مهمی از تولید خیار را به خود اختصاص داده است. با استفاده از گلخانه می توان خیار تازه و مرغوب و خارج از فصل و آن هم، هنگامی که هوای آزاد برای تولید این محصول مناسب نیست پرورش داده و با قیمت خوبی به بازار عرضه نمود.
واریته های مناسب خیار گلخانه ای :
فعالیتهای وسیع تحقیقاتی در زمینه بدست آوردن خصوصیات بهینه در میوه خیار، منجر به پیدایش ارقامی خاص گردیده است که به نام خیارهای بی تخم (Parthenocarpic) معروف می باشند. در این واریته ها گلهای ماده بدون تلقیح بارور شده و محصول می دهند و شکل، رنگ و سایر خصوصیات محصول حاصله، دارای کیفیت بالایی می باشند.
بوته خیار گلخانه ای به جای اینکه در سطح زمین رشد کند، به طور عمودی هدایت می شود و در نتیجه میوه خیار به علت عدم برخورد با سنگ و خاک و غیره و صافتر و مرغوبتر می گردد. در عین حال با کنترل دقیق شرایط محیطی از قبیل حرارت و رطوبت و کود و ... بوته خیار دائماً در بهترین شرایط تولید نگه داشته می شود و عملکرد بالایی می رود، از طرف دیگر بذور جدید فوق العاده پر محصول و مرغوب است، به همین جهت در صورت رعایت نکات فنی می توان در هر دوره بهره برداری، حدود 20 کیلوگرم خیار مرغوب از هر متر مربع گلخانه برداشت نمود که بیش از 5 برابر محصول متوسط خیار در هوای آزاد است.
کنترل بيولوژيک آفت در ايران قدمتی بيش از 50 سال دارد که به کنترل شپشک ها با استفاده از کفشدوزک در شمال باز می گردد . اين تلاش ها ادامه داشته و در سالهای اخير مورد توجه بيشتری نيز قرار گرفته است .
تعريف کنترل بيولوژيک :
کنترل بيولوژيک يعنی استفاده از پارازيتوئيدها ، پرداتورها ، پاتوژن ها ، آنتاگونيست ها و يا ميکروارگانيسم های رقيب برای کاهش جمعيت يک آفت ، به طوری که آفت فراوانی کمتری داشته باشد و خساراتی کمتر از آنچه ممکن می بود وارد سازد .
کنترل بيولوژيک ممکن است با دخالت هدفمند انسان صورت پذيرد و يا نتيجه عملی يک نيروی طبيعی خودجوش باشد . کنترل بيولوژيک ممکن است برای پايين آوردن جمعيت آفت مزارع يا جنگل ها و يا برای تعديل ناهماهنگی های به وجود آمده در اثر ورود يک عامل جديد به محيطی طبيعی صورت پذيرد .
البته همه روش های غيرشيميايی ، کنترل بيولوژيکی محسوب نمی شوند . اصلاح نژاد گياهان ، مبارزه زراعی و کاربرد مواد شيميايی علامتی اگر با قصد تاثيرگذاری بر آفت به کار رود ، کنترل بيولوژيک نيست . اين موارد زمانی کنترل بيولوژيک محسوب می گردند که با هدف حمايت از دشمنان طبيعی به کار گرفته شوند. برای مثال اصلاح نژاد گياهان به صورتی که برای آفات مسموم کننده بوده و يا به طريق ديگری موجب کاهش جمعيت آفات گردد ، مبارزه بيولوژيک نيست . اما اگر اين اصلاح با هدف به وجود آوردن شرايطی بهتر برای زندگی و بقای پارازيتوئيدها يا پرداتورها و فراهم شدن شرايط برای ميزبان يابی و حمله به آفات باشد ، مبارزه بيولوژيکی به شمار می رود.
مواد شيميايی حاصل از عصاره گياهان يا ميکروب ها که عليه آفات به کار می برند نيز مبارزه بيولوژيک نيست . کنترل بيولوژيک يعنی پديد آوردن مجموعه ای که در آن جمعيت يک گونه توسط افرا گونه ای ديگر با مکانيزم هايی نظير شکارگری ، پارازيتيسم ، بيماری زايی يا رقابت محدود می شود.
مبارزه بيولوژيک و مديريت تلفيقی آفات (IPM) :
مبارزه بيولوژيک به خصوص در اراضی غير مزروعی جنگل ، مرتع و نباتات زينتی ممکن است جدا از ساير اقدامات دفع آفاتی صورت پذيرد اما بسياری از آفات در يک محصول بايستی به طور همزمان کنترل شوند تا محصول خوبی عايد گردد . در چنين مواردی ضرورت می يابد تا چندين روش متضاد دريک برنامه به اجرا در آيد. سؤال اساسی در تلفيق روشهای مختلف اين است که کدام روش اولويت بيشتری دارد . در سالهای پس از 1945 که استفاده از آفت کش ها بسيار رايج بود ، غالباً استفاده از سموم در اولويت بود و مبارزه بيولوژيک يک اقدام فرعی محسوب می شد و غالباً هم به دليل اثرات سوء سموم مصرفی بر دشمنان طبيعی نتيجه مطلوبی از مبارزه بيولوژيک به دست نمی آمد و اين عدم کارآيی را به حساب ناتوانی دشمنان طبيعی می گذاشتند.
سوالی که بسياری از اوقات ذهن ما را به خود مشغول داشته، اين است که چقدر آنچه را می دانيم در عمل به کار می بنديم. نويسندگان و خوانندگان کتاب های درسی فناوری آموزشی نيز با اين سوال روبرو هستند. در اين پژوهش با انتخاب 9 کتاب درسی دانشگاه در اين رشته به عنوان نمونه هدف مند و با استفاده از روش تحليل محتوا و نيز تحليل همخوانی سعی شده است به سوال فوق پاسخ داده شود. در واقع هدف اين بوده است که معلوم شود چه مفاهيم و عناصری از فناوری آموزشی در اين کتاب ها رعايت شده است و آيا رعايت يا عدم رعايت آنها با متغيرهايی چون جنسيت نويسنده، تعداد نويسندگان، نوع ناشر، نوبت و تيراژ چاپ همخوانی دارد يا نه. عناصر مورد توجه به عنوان واحدهای تحليل در 6 دسته طبقه بندی شد. پس از بررسی کتاب ها و صفحه های نمونه، داده های مربوط استخراج و سپس وارد رايانه شد. نتايج به تفصيل در متن مقاله شرح داده شده است. نتايج اجمالا ً حکايت از آن دارد که عناصر يا ويژگی های مربوط به دو طبقه سبک نگارش و اصول آموزش و يادگيری در کتاب های درسی فناوری آموزشی حضور پر رنگ تری داشته اند که از نقاط قوت اين کتاب ها تلقی می شود.عناصر مربوط به طراحی آموزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، طوری که در اغلب کتب مورد مطالعه ويژگی های مربوط بدان غايب بوده است. به رغم اينکه طراحی پيام ها و کاربرد مواد ديداری می تواند بيش از پيش از توانمندی های فناوری های نوين بهره مند شود، اما ويژگی ها و عناصر آن در کتب فناوری آموزشی حضور چشمگيری نداشته است. اگرچه نويسندگان تلاش در خوری را برای ساده و ملموس ساختن مطالب به عمل آورده اند، اما نياز به تدارک ديدن تجربيات متنوعی از يادگيری در کتب درسی که بتواند مخاطب را به فعاليت و مشارکت فراخواند، بيش از پيش حس می شود. ويژگی های کالبدی کتاب از جمله مقولاتی بوده است که آنها را در اين گونه کتاب ها کمتر از بقيه ويژگی ها می توان سراغ گرفت.
کليد واژه ها: تحليل محتوا، فناوری آموزشی، کتب درسی، تحليل همخوانی، طراحی آموزشی، پيام
این تحقیق چکیده ایست درباره موضوع "کنترل کیفیت آماری ، تاریخچه آن و شرح مختصری درباره انواع نمودارهای کنترل" و در ادامه "تاریخچه شرکت سایپا ، تشکیلات سازمانی آن" همچنین گزیده ای از فرآیند مونتاژ در قسمت تزئینات پراید و نحوه کنترل کیفیت آن و در انتها یک طرح نمونه گیری و بدست آوردن حدود کنترل جهت استفاده برای تولیدات آتی به همراه تمهیدات لازم جهت بهبود کیفیت در فرآیند مونتاژ.
امروزه پرداختن به کیفیت نه یک نیاز بلکه بقای هر سازمانی بوده و این باور که کیفیت درسایه اندیشه و تغییر می باشد ، اصلیست مسلم. مشتری گرایی و مسئولیت در قبال محصول از دلایل اصلی پیدایش تضمین کیفیت بعنوان یکی از استراتژیهای مهم تجاری محسوب می شود و دلایل گوناگونی برای چنین نگرشی وجود دارد که می توان از میان آنها به موارد زیر اشاره نمود:
1-ارتقاء سطح آگاهی و شناخت مصرف کننده نسبت به کیفیت و عملکرد کیفیت
2-مسئولیت در قبال محصول
3-افزایش هزینه نیروی کار ، انرژی و مواد اولیه
4-تنگتر شدن عرصه رقابت
5-بهبودهای قابل توجه در زمینه بهره وری با به کارگیری برنامه های مهندسی کیفیت
بخشی از این استراتژی تجاری ، برنامه ریزی کیفیت ، تجزیه تحلیل و کنترل است که به طور مستقیم بر کیفیت اثر می گذارد و باعث می گردد تا میزان درآمد ، بازده سرمایه گذاری و به طور کلی درآمد سازمان افزایش یابد.
بیایید یاد بگیریم که کیفیت مجانی و سود آور است.
اگر عمق دانش کارکنان از فرآیند افزایش یابد کیفیت دست یافتنی و رو به بهبود است.
یک نکته اصلی را باید همیشه در مورد یک محصول در نظر داشت وآن این است که محصول باید خواسته های افرادی را که از آن استفاده می کنند را بر آورده نماید. با توجه به این نکته کیفیت یعنی شایستگی جهت استفاده و این شایستگی به معنای توانایی فراورده کردن ماده اولیه با حداقل قیمت ، دور ریز و دوباره کاری.
کیفیت امریست بسیار گسترده ؛ دراین گفتار به امر کیفیت در مشخصه های بدیهی پرداخته شده است.
ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روزافزون انها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است .
وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود .بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است . یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا انجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و اسایش را به بوجود اورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج ان است نه شیوه انجام ان عمل.
تعریف مدیریت:
مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.
واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .»
نظریه نقشهای مدیریتی
جدیدترین نظریه مدیریت نظریه نقشهای مدیری است اساس این نظریه این است که آنچه را مدیر انجام میدهد باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیتها یا نقشهای مدیری را معین کرد . آدیزس (adizes ) با مطالعه مدیریت برای اداره موثرهر سازمان چهارنقش « مدیر تولید ـ اجرای ـ ابداعی و ترکیبی » را لازم میداند هر یک از این نقشهای مدیری با یکی از خرده سیستم و یک سیستم اجتماعی ارتباط دارد . زیرا هر نوع سازمانی خواه بازرگانی،صنعتی یا اداری یک سیستم اجتماعی است و بیشتر خرده سیستم های اجتماعی مرکب از خرده سیستم های به هم پیوسته زیادی هستند . که شامل خرده سیستم های انسانی ، اجتماعی ، اداری ، ساختاری ، اطلاعاتی ، تصمیم گیری و تکنولوژی اقتصادی است . ادریزس این چنین استدلال می کند که به طور کامل هر چهار نقش را ایفا کنند و هیچ گونه سبک مدیری غلط نداشته باشند اندکند زیرا چنین مدیری باید تکنسینی عالی ، رئیس ،مبتکر و نیز ترکیب کننده باشد. هر مدیری با توجه به نوع کار سطح سازمان و شرایط محیطی به درجاتی از مهارتها ی مدیری نیاز دارد.
به علت گسترش دامنه فعاليت واحدهاي اقتصادي و در پاسخگويي به نيازهاي مختلف فني، مالي و علمي، شركتهاي بزرگ با خريد سهام شركتهاي كوچكتر توانايي خود را گسترش داده و شركتهاي بزرگتر فعاليتهاي گوناگون را فراهم ميآورند. با گسترش گروه شركتها و پديد آمدن شركتهاي سرمايهگذاري، مسأله تلفيق صورتهاي مالي اين واحدهاي اقتصادي مطرح گرديد. مطابق استاندارد شماره 18 ايران تحت عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايهگذاري در واحدهاي تجاري فرعي تهيه و ارائه صورتهاي مالي تلفيقي از سال 1380 الزامي گرديده است.
تحقيق حاضر به بررسي نحوه تهيه صورتهاي مالي تلفيقي در واحدهاي تجاري پرداخته است كه براي انجام اين بررسي ابتدا به تعريف صورتهاي مالي تلفيقي و مباني، الزام و ارائه اين صورتها و نحوه ثبت و حسابداري آنها پرداخته شده است. از اينرو ابتدا با بررسي استانداردهاي حسابداري 18 و 19 مطالبي درخصوص تهيه و ارائه صورتهاي مالي تلفيقي تهيه شده است. سپس با بررسي استانداردهاي حسابداري بينالمللي و ايران چگونگي استفاده از اين استانداردها با ذكر مثالهايي ارائه گرديده است.
در دنياي امروز، بسياري از واحدهاي تجاري بهمنظور افزودن بر ارزش خود به ترکيب واحدهاي تجاري روي آوردهاند. اين واحدها، هدف همافزايي ناشي از فزوني ارزش يک مجموعه نسبت به مجموع ارزش اجزاي تشکيلدهنده آن را دنبال ميکنند که عموما" در نتيجة ترکيب واحدهاي تجاري حاصل ميشود. چنانچه از تركيب دو يا چند شركت، يك شخصيت اقتصادي واحد شكل بگيرد، تلفيق اطلاعات مالي شركتها در قالب يك مجموعه صورتهاي مالي مجزا ضرورت پيدا ميكند. اين فرض وجود دارد كه صورتهاي مالي تلفيقي معنا و مفهوم بيشتري از چند صورت مالي جداگانه دارد و اگر در گروهي از شركتها يكي بر ديگري كنترل مالي داشته باشد، اين صورتها اطلاعات مالي را به نحو مطلوبتر ارائه ميكند.
صورتهاي مالي تلفيقي از زماني رايج شد كه اين باور پديد آمد كه مرزهاي بين شخصيتهاي اقتصادي جداً بايد ناديده گرفته شود تا بتوان عمليات تجاري گروهي از واحداي تجاري به هم وابسته را به عنوان يك كليك اقتصادي و مالي گزارش كرد.
هرگاه ترکيب واحدهاي تجاري به رابطه اصلي و فرعي منجر شود، واحد تحصيلکننده يا واحد تجاري اصلي (واحد تجاري داراي يک يا چند واحد فرعي) بايد صورتهاي مالي تلفيقي تهيه و ارائه نمايد.
درجهاني كنوني كه همه چيز در حال تحول و پيشرفت مي باشد نروم تحول در زمينه هاي مختلف اقتصادي و ديگر زمينه ها براي تمام كشورها لازم و ضروري مي باشد و حتي يكي از واجبات مهم براي بقاي كشورها در زمينه ي فعاليت هاي اقتصادي در عرصه ي بينالمللي مي باشد با توجه به وجود سازماني به نام سازمان تجارت جهاني عضويت و 154 كشور جهان در اين سازمان و آزادسازي تجاري در زمينه هاي مختلف در اين كشورها لازم است كه اهميت اين سازمان جهاني و مزايا و معايب عضويت در اين سازمان مورد بحث قرار گيرد و همچنين به نقش ايران و مزايا و معايب آن در عضويت به اين سازمان خواهيم پرداخت و همينطور كه مي دانيم اين سازمان حوزه هاي مختلفي را در زمينه هاي مختلف تجاري مورد بررسي قرار مي دهد. از جمله 3 حيطه مهم در زمينه ي خدمات، كالا، و مالكيت كه هر كدام از اين حوزه ها خود به شاخه هاي مختلفي تقسيم مي گردند.
1- مبتلا فعاليت در زمينه ي كالا كالاهايي از قبيل منسوجات، پوشاك، محصولات كشاورزي، انواع فلزات محصولات صنايع شيمايي و محصولات صنايع غذايي، انواع مصالح ساختماني و وسايل نقليه و تجهيزات حمل و نقل.
2- فعاليت در زمينه ي خدمات هم به بخش ها خدمات توريسم خدمات فني و مهندسي، خدمات ساختمان، و حمل و نقل و........
3- مالكيت ها از جمله مالكيت هاي صنعتي و معنوي از قبيل آثار مكتوب و آثار سمعي، بصري، فيلم هاي سينمايي، محصولت صنعتي، اختراعات، علائم تجاري ...... تقسيم مي شود و همانطوري كه به اين مصاديق اشاره شد حيطه ي فعاليت سازمان تجارت جهاني بسيار گسترده مي باشد و همه ي موارد بسيار مهم و حياتي در زمينه ي تجارت را در بر مي گيرد و هر روز به موارد اين آزادسازي هاي تجاري در زمينه هاي مختلف افزوده مي شود و كشورها براي عضويت در آن بايد خود را با ا ستانداردهاي سازمان تجارت جهاني در زمينه هايي كه اين سازمان به فعاليت مي پردازد تطبيق دهند تا بتوانند به عنوان عضو سازمان در عرصه ي بينالمللي فعاليت نمايند آنجا كه حيطه ي مواردي كه سازمان به بررسي آن مي پردازد بسيار گسترده مي باشد در اين تحقيق سعي كرده امر كه در و همچنين سعي كردها م هر چند كوتاه به ارتباط اين سازمان با ديگر بخش هاي حقوق مثل حقوق بشر و ...... به طور خلاصه بپردازيم و به همچنين بر سيستم حل اختلافات در سازمان تجارت جهاني نيز توجه كنم حال با توجه به گستردگي مطالب سعي نمودم توجه خود را در چند مورد از زمينه هايي كه نام بردم بيشتر متمركز نمايم گرچه در مورد مسائل مختلف به اختصار به توضيح خواهم پرداخت فرضيه به سازمان تجارت جهاني نقش مهمي در در آزادسازي تجاري و متعاقب آن پيشرفت اقتصادي و يكسان سازي قوانين تجاري در زمينه هاي مختلف كالا، خدمات و مالكيت ها مي گردد.
با وجود گذشت بيش از يك قرن از پرورش شترمرغ اهلي در مزارع افريقاي جنوبي، اطلاعات علمي كمي در خصوص تغذيه شترمرغ وجود دارد و نيازهاي غذايي اين پرنده به طور دقيق برآورد نشده است. نتها در چندساله اخير برخي از تحقيقات اوليه در اسرائيل و افريقاي جنوبي در اين زمينه انجام شده اشت. هنوز جنبه هاي زيادي مورد تحقيق قرار نگرفته و اطلاعات گردآوري شده در اين بخش بيشتر مربوط به تجربيات پرورش دهندگان شترمرغ در افريقاي جنوبي است.
شترمرغ بطور كامل علفخوار نبوده و در حيات وحش قسمتي از غذاي آنان را حشرات، پستانداران كوچك، مارمولك و گاهي تخم پرندگان تشكيل مي دهد. اگرچه شترمرغ ها علف مي خورند ولي غذاي مورد علاقه آنان را برگ گياهان دولپه اي و نيز دانه آنها تشكيل مي دهد.
شترمرغ بر اساس عادت طبيعي در مراتع فقير زندگي كرده و مي تواند در اين شرايط غذاي كافي براي خود تهيه نمايد، جائيكه گاو و حتي گوسفند قادر به زندگي نيستند.
مانند ساير دامها هزينه غذا يكي از عمده ترين مخارج پرورش شترمرغ را تشكيل مي دهد. با استفاده از قابليت شترمرغ در مصرف غذاي فقير و متنوع مي توان تا حد زيادي از هزينه هاي پرورش كاست.
1- فيزيولوژي گوارش:
مطالعات معدود انجام شده برروي شترمرغها نشان مي دهد كه آنها قادرند الياف خام را بهتر از ساير طيور هضم نمايند. در اين زمينه فيزيولوژي گوارش شترمرغ را مي توان با خرگوش و اسب مقايسه كرد. Angle دريافت كه هضم الياف ديواره سلولي (NDF) كه تا ميزان 5 تا 6 درصد توسط طيور قابل هضم است، در جيره جوجه هاي شترمرغ مي تواند از سن 3 هفتگي مورد استفاده قرار گيرد. توانايي هضم NDF شامل درصدي از فيبر موجود در غذا (سلولز، همي سلولز و ليگنين) است كه پتانسيل هضم شدن را دارد. در شترمرغهاي در حال رشد، در خلال 10 هفته اول اين توانايي بصورت خطي تا ميزان 51 درصد افزايش يافته و در مورد شترمرغهاي كاملاً رشد كرده بالغ بر 60 درصد مي گردد. چنين قدرت بالاي هضم غذاهاي فيبري را در گله هاي حيوانات نشخواركننده مي توان يافت.
غذاهاي فيبري توسط شترمرغ از مري به پيش معده (معده غده اي) مي رود و عمليات اوليه هضم شيميايي بوسيله شيره معدي انجام مي شود. سپس غذا از يك منفذ بزرگ وارد معدة ماهيچه اي بنام سنگدان مي شود. ديوارة ماهيچه اي ضخيم سنگدان به همراه سنگريزه هاي خشن موجب تقسيم مكانيكي غذا به قطعات كوچكتر مي گردد.
سپس غذا وارد رودة كوچك شده و با اضافه شدن ترشحات روده اي بخصوص از لوزالمعده، مواد مغذي جذب مي شوند.
در جوامع امروزي كه افراد بخش قابل توجهي از فعاليتهاي روزانهشان را صرف كسب درآمد ميكنند و يا از طريق آموزشهاي مختلف خود را براي فعاليتهاي شغلي آماده ميسازند، به همين دليل بحث از اشتغال و بررسي همه جانبه در خصوص ماهيت آن اهميت زيادي پيدا نموده است. زيرا ممكن است اين افراد فاقد مهارتهاي لازم باشند، علاقمند نبوده و يا از شغل خود ناراضي باشند. اما قسمتي از انگيزهها و بهرهوري در شغل به هماهنگي بين خصوصيات شغلي با تواناييها ، نيازها ، علايق و ارزشهاي افراد بستگي دارد. اين هماهنگي سبب رضايت شغلي فرد ميگردد و فقدان آن سبب نارضايتي، رضايت و عدم رضايت از شغل باكل زندگي فرد در ارتباط است و ميتواند سبب شود كه فرد در زندگي بهتر و راحتتر باشد يا نباشد. به همين جهت است كه به شغل و عوامل مرتبط با آن نظير رضايت شغلي توجه بيشتري ميشود و اين در حالي است كه فردي سعي دارد شغلي را انتخاب كند كه علاوه بر تأمين نيازهاي مادي از نظر رواني نيز او را ارضاء كند.
رضايت شغلي يكي از عوامل مهم در رضايت از زندگي است و تمام رفتارها و روابط انسان بطور مستقيم و يا غير مستقيم از چگونگي اشتغال او متأثر است. بنابراين بهتر است به فرد كمك شود تا بتواند شغل مناسبي را انتخاب كند. براي ايفاي نقش آماده شود، و به طور رضايتبخشي به شغل خود ادامه دهد.
بعد از جنگ جهاني دوم شناخت عواملي كه ميتواند موجب رضايت شغلي و تشويق افراد بكار شود ايجاد شرايط و ترتيب روشهاي كار به نحوي كه كاركنان به بهترين وجه بتوانند در ضمن مساعيشان بسوي هدفهاي سازماني و هدفهاي خود نيز پيش بروند، بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت.
كاركنان سازمانها از لحاظ استعداد، خصوصيات خلقي، خواستها، تمايلات و احتياجات با يكديگر متفاوتند و در اغلب آنان يكنوع انحراف و خودسردي وجود دارد كه مانعب اجراي وظايف شغلي و پيروي از نطق مدير و مديريت ميگردد. بدين لحاظ عنايت به خواستهها و نيازهاي كاركنان يكي از ضرورتها و الزامات اداري امور سازمانها است، چه تمايلات و ساير خصوصيات خلقي افراد بنحوي بارز در چگونگي رفتار آنان و نيل به هدف مطلوب و همچنين در كارآيي سازمان اثر ميگذارد. بعبارت ديگر انسان را بايد در جهت برآورد تمايلات خويش تحريك كرد تا فعالانه تن به خدمت دهد.
بنتونيتي سنگ رسي با خاصيت ويژه اي مي باشد. رنگ اين سنگ در حالت هوازده سبز روشن و سبز مايل به زرد است و تركهايي مثل تركهاي موم سفت در آن موجود مي باشد. وقتيكه يك تكه از اين سنگ را خيس كنيم به چند برابر حجم خود افزايش پيدا مي كند و در اثر شكسته شدن به يك خمير صابوني تبديل مي شود.
به طور كلي بنتونيتها به سه دسته تقسيم مي شوند:
1-بنتونيت با تورم زياد يا بنتونيت سديم
2-بنتونيت با تورم كم يا بنتونيت كلسيم
3-بنتونيت با تورم متوسط يا بنتونيت متوسط
بنتونيت فعال به خاكهايي گفته مي شود كه با يك ماده شيميايي تغييراتي در آن بوجود آورند. فعال سازي بنتونيتها بيشتر با استفاده از محلول آب نمك براي تعويض يونهاي كلسيم با سديم است كه با اين عمل خاصيت تورمي و تعليق پذيري بنتونيتها افزايش پيدا مي كند.
گل سرشور يا رس رنگ زدا يا رس چربي زدا كه احتياج به فعال سازي ندارد و مصرف فعلي آنها براي تهيه گل حفاري، رنگ زدايي، خالص كردن روغنهاي معدني، جذب روغن از كف كارگاهها و غيره مي باشد.
در فصل اول بنا به توضيح مختصري كه داده شد علاوه بر تعريف و تقسيم بندي بنتونيت، مصارف و كاربرد آن از جمله استفاده بنتونيت در گل حفاري- گندله سازي- بي رنگ كننده- مصارف كشاورزي- مواد سمي- كودها- كاتاليزور- مصارف ساختماني و ساير مصارف موردبحث و بررسي قرار گرفته است.
كانسارهاي بنتونيت در شش منطقه ايران پديد آمده است كه بشتر آنها در ارتباط با فعاليتهاي ولكانيكي سنوزوئيك است كه كليه خصوصيات و مشخصات به تفصيل در فصل دوم آمده است.
در فصل سوم كليه آزمايشات مربوط به بنتونيت معادن موجود در ايران مورد ارزيابي قرار گرفته است. در قسمت آزمايشگاه بنتونيت براي پي بردن به خصوصيات فيزيكي و شيميايي بنتونيتهاي ارسالي از معادن فعاليت هاي گوناگوني و براي تشخيص اينكه بنتونيت هاي استخراج شده در كداميك از مصارف صنعتي قابل كاربرد مي باشند انجام مي گيرد.
مقدمه:
ميليونها سال مواد معدني در دل خاك مدفون بوده اند و بشر به پيروي از نيازهاي تدريجي خود اقدام به كشف و بهره برداري از آنها نموده اند و پس از آن اعمال فرآيندهاي مناسب محصولات قابل استفاده در مورد امور مختلف از آنها بدست آورده است.
از آنجائيکه محيط کسب وکار عصر اطلاعات فعلي رقابت شديدي را در اخذ اطلاعات و دانش ايجاد نموده است ،ضرورت دارد سيستم ها ي اطلاعاتي سازمانها تا حد ممکن پيوستگي خود را حفظ کند وچنانچه بخواهند از هم جدا و به صورت جزيره هاي اطلاعاتي مستقل کار کنند اطلاعات مطلوبي از آنها نميتوان استخراج کرد.
بسياري از متخصصان ITبر اين عقيده اند که تنها بخشي از اطلاعات سازمان در فرآيند هاي تصميم گيري مورد استفاده قرار مي گيرد، و بسياري از آنها به علت فقدان متخصصان فن همچنان بي استفاده باقي مي ماند .
مانند گازهاي ذيقيمتي که به علت فقدان امکانات با بي توجهي تصميم گيران سالها بر سر چاههاي نفت سوزانده ميشوند . بنابر اين هر ابزاري ازIT که بتواند به سازمانها در جهت ممانعت از به هدر رفتن ارزشمند ترين منبع آن کمک نمايد ، ودر عين حال سازمان را در جهت حرکت از حالت وظيفه گرائي سنتي به سمت فرايند گرائي ياري کند ميتواند در بهبود روشهاو افزايش بهره وري منابع سازمان موثر واقع شود .
فناوري اطلاعات(IT) ومهندسي مجدد فرايندهاي عملياتي (BPR) دو ابزار حياتي در جهت توسعه کيفي و کمي سازمانها براي گردآوري وبهره وري اصولي از منابع اطلاعاتي است .
راه حلهايERP در حال حاضر مناسبترين بستر و ابزار در هر دو جهت فناوري اطلاعات و مهندسي مجدد فرايندها است.
رشد غير قابل پيش بيني فناوري اطلاعات و ارتباطات در دهه هاي گذشته که با تکيه بر توسعه صنايع مختلفي ازجمله الکترونيک، کامپيوتر، مخابرات و ... صورت گرفته، بر جنبه هاي مختلف عملکرد سازمانها تاثيرات شگرفي داشته است. همزمان با اين تغييرات، محيط فعاليت سازمانهاي مختلف پيچيده تر شده و به همين جهت نياز به سيستمهايي که بتواند ارتباط بهتري بين اجزاي مختلف سازماني برقرار کرده و جريان اطلاعات را در بين آنها تسهيل کند، افزايش چشمگيري يافته است. اين سيستمها كه در مجموع به سيستمهاي سازماني Enterprise Systems (ES) معروف هستند، زمينه اي را فراهم آورده اند که مديران بتوانند در تصميم گيري هاي مختلف خود از اطلاعات مناسب در هر جا و در زمان مناسب استفاده نمايند.
از اوايل دهه 1990 ميلادي، ظهور نرم افزارهاي يکپارچه اي تحت عنوان Enterprise Resource Planning (ERP) با هدف قراردادن سازمانهاي بزرگ، توسعه بسيار زيادي پيدا کردند. اين نرم افزارهاي بسيار قدرتمند، پيچيده و گران قيمت، سيستمهاي از پيش طراحي شده اي هستند که پس از اندك تغييراتي در آنها ( Customization ) توسط مشاوران پياده ساز و مشاوران تحليل فرايندهاي سازماني، پياده سازي و اجرا مي شوند. در بسياري از موارد سازمانها به دليل اجبار در تبعيت از منطق حاکم بر اين نرم افزارها، مجبور به اصلاح و بازبيني مجدد فرايندهاي خود هستند.
انسان هرزمانی که برای انجام کاری نیازبه یک یاترکیبی ازسه خصیصه سرعت،دقت وقدرت داشته به سمت تهیه،ساخت یا اختراع ماشینی رفته است.
اگراین تعریف رابپذیریم که ماشین ابزاری ساخته انسان جهت انجام کاریاکارهائیست ،کامپیوتر نیز یک ماشین است امابایک تفاوت اساسی وآن اینکه برخلاف اغلب ماشینها،کامپیوتربجای ماده بااطلاعات سروکاردارد.
کارباکامپبوتربااطلاعات چندجنبه دارد،اولا به عنوان یک ماشین محاسبه ،سریع ،دقیق وقوی میتواند اعمال ریاضی را درمورداعداد وارقام اعمال نماید.ثانیا بعنوان یک ماشین اطلاعاتی میتواندازهرابزار دیگری سریعتر ،دقیقتروقویتراطلاعات رقمی و حرفی راکسب ،ذخیره ،پردازش و منتقل نماید.ثالثا باتبدیل اصوات وتصاویر به کدهای رقمی توانسته بزرگترین انقلاب رادرارتیاطات باعث گردد.وبالاخره درحیطه ای که خاص انسان تصور میشد،یعنی (هوشمندی) واردعمل شده است.اگرچه تعریف دقیق هوش وهوشمندی ممکن نیست اما می توان زمینه هایی محدودتری را تعریف نمودمثل سیستمهای خبره ،منطق ،پردازش زبانهای طبیعی ،یادگیری،تشخیص الگوها،روباتیک و... همه این مقولات نو مربوط به دانش نوینی به نام(هوش مصنوعی ) میباشد،که در50 سال عمرخودیکی از مطرح ترین و انقلابی ترین موضوعات علمی بوده وبدون شک ژرفترین اثرات را برتمدن انسانی خواهد گذاشت.
دریک کلام اگرقرن آینده قرن اطلاعات وماشین آن کامپیوتر،باید دانش آن قرن را (هوش مصنوعی)دانست.
اين نوشته درباره سيستم های مبتنی بر دانش يا سيستم هاي خبره است كه تاكنون ايجاد شده اند . اين قبيل سيستم ها زمينه اصلی بررسيشان مرهون رشته ديگری از مطالعات يعنی هوش مصنوعی می باشد. ايده های هوش مصنوعی به عنوان يك زمينه جديد برای بررسی و مطالعه در دهه 1940 شكوفا شد . بيش از 50 سال از موفقيت هايی كه در زمينه هوش مصنوعی حاصل شده است مي گذرد كه در اين مدت شكست هايی نيز تجربه شده است . اين فصل با يك تاريخچه مختصر در مورد هوش مصنوعی و سيستم های مبتنی بر دانش شروع می شود به طوريكه خواننده بتواند درك درستی از مسائل اين شاخه استدلالی از علم كامپيوتر بدست آورد.
مقدمات هوش مصنوعی
تحقيق در مورد هوش مصنوعی در دهه 1940 كه مصادف با پديدار شدن اولين نسل از كامپيوترها در مراكز تحقيقاتی بود شروع شد . اصول اوليه ماشين منطق كه در رياضيات پايه ريزی شده بودبا تلاش كرت گاول ، آلونز و چرچ آلن تورنيگ مهيا شد . همچنين وايت هدراسل در سال 1913 به توليد روشهای صوری در استدلال منطقی كمك شايانی كرد . تحقيق عمده همه اين افراد روی موضوع حاسبهای احتمالی وپيشنهادی متمركز مي شد .
مديريت منابع انسانى را «شناسايى، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروى انسانى به منظور دستيابى به اهداف سازمان» تعريف كرده اند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است كه در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از كشورى و لشكرى، مؤسسات غيردولتى بازرگانى و صنعتى، مدارس و دانشگاهها، روستاها و ديگر فعاليتهاى مؤثر در توليد ملى اشتغال دارند. هدف اساسى اداره امور استخدامى (نام ديگر مديريت منابع انسانى) حصول نتايج مطلوب از تلاشهاى جمعى افراد است. از اين رو، مسؤولان اداره امور استخدامى موظفند در سازمانها محيط و شرايط مناسبى به وجود آورند تا كاركنان با ميل و رغبت و خاطرى آسوده از بيم و اضطراب، كوششهاى خويش را در جهت نيل به هدفهاى مشترك معطوف سازند. بدون ترديد، توفيق در انجام اين مهم، مستلزم به كار بستن اصول و روشهاى مديريت منابع انسانى است.
وظيفه اين مديريت، رعايت نظام شايستگى، در استخدام، پرورش و حفظ نيروى كار شايسته است كه با حداكثر كارآيى و صرفه جويى، هدفهاى سازمان را تحقق بخشد. آنانى كه به گونه اى با اداره امور استخدامى سر و كار دارند، موظفند در همه روابط و تصميمات كارگزينى، هيچگاه شأن و مقام انسانى را از خاطر دور ندارند، در همه اعمال و افعال خويش از اصل جامعيت و توجه به منافع عموم پيروى كنند، از هرگونه تبعيض دورى جسته و مسؤوليتها و وظايف و نيز اختيارات را بدون در نظر گرفتن منافع شخصى به كار گيرند. با وجود اهميت آشكار مديريت منابع انسانى، همواره ابهامات و سوء تعبيرهايى در باره ماهيت واقعى، نقش و وظيفه واقعى آن وجود داشته است و يكى از علتهاى اين امر، جديد بودن اين وظيفه، نسبت به ديگر وظايف در سازمان است؛ زيرا تا چندى پيش، نيازى به جداكردن آن احساس نمىشد و جزو وظايف عمومى مديريت به شمار مىرفت.
علت دوم و مهمتر اين كه انسان موجودى زنده است كه قادر به تفكر، قضاوت و تصميمگيرى است. او مادهاى بىجان نيست كه به راحتى در دست ديگران شكل گيرد. بدين رو، خواسته ها، اهداف و آمال نيروهاى شاغل، هميشه موافق يا همسو با اهداف سازمان نيست. مقاومت كاركنان در برابر تصميمهايى كه درباره آنان گرفته مىشود، منشأ دشوارى ها و تنشهايى است كه در امر اداره و كنترل انسانها وجود دارد. به همين علت، دانشمندان علوم انسانى هرگز نتوانسته اند واكنشها و رفتارهاى انسان را طبق الگوى خاصى به طور دقيق پيشبينى كنند.
الف) تعريف نظري: افرادي كه داراي جد يا اجداد مشترك مي باشند و در نتيجه از اجداد مشترك خود ژنهاي يكساني دريافت كرده اند، خويشاوند ناميده مي شوند. درجه خويشاوندي دو فرد با نسبت ژنهاي مشترك آنها بستگي دارد. افرادي كه يك دوم ژنهايشان مشترك است، خويشاوند درجه يك، افرادي كه يك چهارم ژنهايشان مشترك است، خويشاوند درجه دو و افرادي كه يك هشتم ژنهايشان مشترك است؛ خويشاوند درجه سه ناميده مي شود. افرادي كه يك شانزدهم و يك سي و دوم ژنهايشان مشترك است، به ترتيب خويشاوند درجه چهار و پنج محسوب مي شوند.
(اميرخاني، 1372، ص 512)
ب) تعريف عملي: منظور ازدواج خويشاوندي والدين زوج نا بارور و ازدواج خويشاوندي خود زوجين مي باشد كه حداكثر تا ضريب خويشاوندي 512/1 خويشاوند فرض شده و بعد از آن غير خويشاوند تلقي مي شود. در اين مورد به گفتههاي افراد فوق اكتفا مي شود.
(اميرخاني، 1372، ص 512)
ازدواجهاي فاميلي
در بعضي از موارد ازدواجهاي فاميلي- مانند ازدواج دختر عمو و پسر عمو، دخترخاله و پسرخاله، دختر دايي و پسر عمه ممكن است مشكلاتي از جهت توليد نسل به وجود آيد. مثلاً: فرزندانشان بيمار و يا ضعيف و يا ناقص شوند. اين مساله، ثابت شده است و جاي انكار آن نيست.
جامع ترين تعريف خوردگي، تخريب مواد در اثر واكنش با محيط اطراف است. از لحاظ كاربردي، كلمه مواد به كليه اجزاء ماشين ها، تجهيزات فرايندها و ساير محصولات اطلاق مي شود كه شامل فلزات، پليمرها و سراميك ها مي باشد و محيط ها نيز مايع يا گاز مي باشند گرچه تحت شرايط خاصي واكنش هاي جامد- جامد نيز ممكن است ايجاد خوردگي كند. در زير مثال هاي براي درك بهتر از فرايند خوردگي آمده است كه ابتدا رايج ترين موارد و سپس مواردي كه خاص تر مي باشد ذكر شده است.
-زنگ زدن فولادها در آب يا هواي مرطوب يا محيط هاي اسيدي مانند تانك ها و لوله هاي آب، اتومبيل و سازه هاي فولادي
-خوردگي آلياژهاي پايه آهن در فرايندهاي شيميايي
-خوردگي پره هاي توربين در توربين هاي گازي در اثر گازهاي داغ ناشي از احتراق
-خوردگي آلياژهاي پايه آهن توسط فلزات مايع
-SCC و حفره دار شدن فولاد زنگ نزن در آب دريا
-مكانيزم هاي خوردگي:
از آن جا كه تعريف خوردگي بسيار وسيع است تعداد مكانيزم هاي آن گسترده است يكي از مكانيزم هاي رايج خوردگي، انتقال آن، مولكولي يا يوني است كه در فصل مشترك ماده رخ مي دهد. اين انتقال ها شامل چند مرحله است و كندترين مرحله ها كنترل كننده سرعت نهايي اين واكنش ها است. البته در مورد خوردگي اين سرعت بايد حتي الامكان كم باشد. زيرا اين فرايندها را نمي توان مستقيما در مقياس اتمي مشاهده كرد و لازم است تا مكانيزم هاي احتمالي را اندازه گيري و مشاهدات غير مستقيم را به دست آورد. هنگامي كه خوردگي الكتروشيميايي رخ مي دهد مي توان مكانيزم ها را با اندازه گيري جريان و پتانسيل الكتريكي به دست آورد. از آن جايي كه خوردگي الكتروشيميايي شامل آزاد شدن يون ها در محيط و حركت الكترون ها در ماده است اين مكانيزم تنها در صورتي مي تواند رخ دهد كه محيط حاوي يون ها و موادي باشد كه حاوي الكترون هستند.
(تمرکز این تحقیق بر پیاده سازی سیستم تولید بموقع در کف کارگاه است. تکنیک هایی که در این سطح مورد استفاده قرار می گیرند. به واسطه توجه فزاینده به تکنیک های تولید ژاپنی، به خوبی مستند گردیده ونحوه کار آنها مشخص است (APICS 1985، اسکانبرگر 1982 و ماندن 1983 ). سیستمی که تحویل بموقع را در سطح کف کارگاه اجرا می کند. به عنوان سیستم کانبان شناخته شده و کارتهای مورد استفاده در آن، کارت های کانبان نامیده می شوند. بنابراین به منظور ایجاد تمایز هرجا منظور سیستم مذکور بود از سیستم کانبان و هر جا منظور کارت های آن بود از عبارت کارت کانبان استفاده می شود. بحث در این تحقیق بر روی پیاده سازی JIT در کف کارگاه متمرکز بوده و به نحوه اجرای سیستم JIT در مورد تامین کنندگان خارجی نمی پردازد.
پیش از تحلیل نحوه عملکرد کارت های کانبان، تفاوت میان سیستم های فشاری و کششی در کنترل تولید مورد بحث قرارگرفته و به دنبال آن سیستم تولید تکراری که کارتهای کانبان در ان به موثرترین شکل عمل می کنند، بررسی می گردد.
سیستم کانبان
سیستم کانبان در کارخانجات خودروسازی تویوتا در ژاپن، به عنوان برنامه ای برای هموار سازی جریان محصولات در طول فرآیند تولید توسعه پیدا کرد. هدف آن بهبود بهره وری سیستم و ایجاد اطمینان از درگیر شدن کارگر ، و مشارکت وی در دستیابی به این بهره وری بالا می باشد. این مهم با بکارگیری ابزارهای دیداری برای مشاهده جریان محصولات در طول سیستم تولیدی، و نیز مشاهدة سطوح موجودی امکان پذیر می گردید. طی گذر زمان، سیستم کانبان به عنوان ابزاری برای کنترل فعالیت تولید به منظور دستیابی به اهداف JIT و مدیریت عملیات تولید به موقع، توسعه بیشتری یافت. سیستم کانبان همچنین به عنوان یک سیستم ا طلاعاتی عمل کرده و به کنترل مقادیر تولیدی در کلیه مراحل فرآیند ساخت و مونتاژ کمک می نماید.
برخلاف سیستم های کنترل فعالیت تولید در MRP که به سیستم های فشاری معروفند، به کانبان به عنوان یک سیستم کششی نگریسته می شود. پیش از بحث مفصل راجع به سیستم کانبان، تفاوت های میان سیستم های فشاری و کششی کنترل تولید به اختصار تشریح می گردد.
نیاز به انرژي الکتریکی در دنیاي امروز واقعیتی است انکار ناپذیر و نیازي که از طریق تلاش شبانه روزي مجموعه اي از افراد سختکوش تامین میشود. اهمیت این انرژي به حدي است که یکیاز پارامترهاي اصلی براي تعیین میزان صنعتی بودن یک کشور، میزان استفاده آن کشور از این انرژي است.
سیستم هاي توزیع به عنوان ترمینال ارتباطی مابین تولید کنندگان و مشترکین در این بین از اهمیت ویژه اي برخوردارند، به گونه اي حاصل تلاش تمامی دست اندرکاران بخش هاي تولید و انتقال خود را در این بخش نشان می دهد. لذا تلاش در راستاي بهبود روز افزون این شبکه ها در درجه اول از اهمیت قرار خواهد داشت و این امر محقق نمی شود مگر با استفاده از تکنولوژي هاي روز و نگرش علمی و مدیریت صحیح بر منابع انسانی متعهد و کارآمد.
در این بین شرکت توزیع استان خراسان رضوي با زحمات بی دریغ مدیران و کارکنان موفق کسب جایگاه هاي ممتاز کشوري ، در سالهاي متمادي شده است . امید با استمرار این نگرش کمال گرا روزي خود را بر بلنداي صنعت برق جهان ببینیم.
در نهایت کمال تشکر و قدردانی را از پرسنل محترم برق شهرستان چناران که باعث هر چه پربارتر شدن پروژه اینجانب شد دارم.
قارچها موجوداتي هستند که از گذشتههاي دور با انسان بودهاند. سوابق فسيلي آنها به دوران پر کامبرين و دونين برميگردد. تاريخ مصرف قارچهاي خوراکي به عنوان غذا و دارو به زماني بسيار دور برميگردد و حتي انسانهاي نخستين از خواص ويژه قارچها اطلاع داشتند. آزتکها از قارچها به عنوان مواد توهمزا در فالگيري استفاده ميکردند و قارچ را گوشت خدا ميناميدند. نوشابه مستيآور سوما نيز چيزي جز عصاره آمانيتا موسکارياي سمي نبوده که از گروه قارچهاي کلاهکدار است. اگر تاريخچه توليد قارچهاي خوراکي به دقت مورد بررسي قرار گيرد، تاريخي چند هزار ساله را ميتوان براي آن قايل شد. پرورش قارچهاي خوراکي به حدود 20 قرن پيش در ژاپن و چين برميگردد. کاشت قارچ در گلخانه اولين بار در سوئد در سال 1754 ميلادي ابداع شد.
کشورهاي گوناگون جهان با توجه به فرهنگ غذايي طي سالهاي گذشته به نوعي از اين محصول ارزشمندبرخوردار بودهاند و در حال حاضر، بيشتر قريب به اتفاق کشورهاي دنيا آن را به عنوان محصولي کشاورزي و باغي قلمداد ميکنند و حتي به منظور توسعه هرچه بيشتر توليد و مصرف آن، برنامههاي کوتاهمدت و بلندمدت آن اجرا ميکنند و سالانه هزينههاي بسياري را به تحقيقات مربوط به آن اختصاص ميدهند. در اين ميان، کشورهاي آمريکايي، اروپايي، آسيايي و آفريقايي هرکدام به صورتي نسبت به توسعه همهجانبه آن اقدام ميکنند. در بعضي کشورها با توجه به فرهنگ غذايي، ميزان مصرف برخي از قارچها بر ديگران پيشي گرفته و توليد آن گونه خاص، بيشتر است. کشورهايي مانند چين، از دو هزار سال پيش قارچها را نيز به موازات ساير محصولات کشاورزي کاشتهاند و در حال حاضر، سالانه چند ميليون تن توليد انواع قارچها را در برنامههاي خود دارند. البته در اين ميان از خواص دارويي و درماني قارچهاي دارويي نيز غافل نمانده و استفاده از قارچ در حد قابلتوجهي رونق يافته است، به طوري که در مراجعه به پزشکان چيني، انواع داروها از جمله قرص، کپسول، آمپولهايي که از قارچ تهيهشدهاند، تجويز ميشود. البته شايان ذکر است که قارچها به لحاظ بافت فيبري و سلولزي و نيز داشتن پليساکاريدهايي در ديواره سلوليشان به عنوان ضد سرطان محسوب ميشوند. در اين ميان ميتوان به قارچهايي که به طور اختصاصي ضد سرطان هستند، اشاره کرد مانند قارچهاي گاندرما، آريکولاريا و شيتاکه. صنايع تبديلي قارچها نيز امروزه به عنوان يکي از صنايع روز، مورد توجه خاص قرار گرفته است. صنايع کنسروسازي، مربا، ترشي و پودر قارچ از جمله فرآوردههاي قارچ است که در دنيا از مصرف بالايي نيز برخوردار است. از نکات قابل توجه و تامل در اين صنعت اين است که با توجه به حجم بالاي ضايعات کشاورزي در بيشتر کشورها از جمله ايران، استفاده بهينه از اين ضايعات براي افزايش کشت قارچ ميتواند مورد توجه قرار گيرد
هدف هر موسسه توليد كالا و خدمات به اقتصاديترين شيوهي ممكن است. به منظور تحقق چنين هدفي لازم است روشهاي انجام كار طراحي و در عمل به اجرا درآيند. روشهايي كه ضمن حفظ سلامت و ايمني نيروي كار در محيط كار، افزايش بهرهوري و بهبود كيفيت محصول را به دنبال داشته باشند. همچنين براي برنامهريزي توليد و نيروي انساني، برآورد هزينه توليد، نظارت بر حسن انجام كار، تعيين زمان تحويل كالا به مشتري و برقراري نظام پرداخت دستمزد و حقوق بر اساس ميزان كار، ضرورت دارد زمانهاي استاندارد را براي هر يك از كارها و فعاليتهايي كه لازمهي توليد عمليات ميباشند، مشخص شوند.
مطالعهي كار 1: به مجموعه روشهايي گفته ميشود كه با مطالعه و بررسي و تجزيه و تحليل روشهاي موجود انجام كار بهبود آنها و تعيين زمانهاي استاندارد براي انجام كار بهبرهوري و كارآيي سازمان كمك ميكند.
روش سنجي2 : به ثبت، و بررسي سيستماتيك روشهاي موجود انجام كار با نگرشي انتقادي پرداخته و راهها و روشهايي موثرتر، سادهتر، و اقتصاديتر را براي انجام كار به منظور افزايش كارآيي و بهرهوري در موسسه طراحي و پيشنهاد ميكند.
كار سنجي3 : به مجموعه روشهايي كه به منظور بررسي و تعيين زمان لازم براي اين كه يك كارگر واجد شرايط بتواند كار خاصي را در سطح معيني از عملكرد انجام دهد گفته ميشود.
دربارهي مطالعهي كار و دامنه آن گهگاه استنباطهاي غلطي ميشود؛ برخي از افراد فقط به يكي از جنبهي آن يعني مطالعهي زمان توجه دارند و گاهي اوقات آن را با برنامهي دستمزد- انگيزش معدل ميدانند و يا مطالعهي كار را صرفاً در بنگاههاي بزرگ صنعتي كه داراي توليد انبوه ميباشند، قابل استفاده ميدانند. در حالي كه مطالعهي كار ميتواند در كليه بنگاهها اعم از كارخانهها، مزارع، ادارات، بانكها، رستورانها، هتلها، سوپر ماركتها، پمپ بنزينها و تعميرگاهها كاربرد داشته باشد.
مطالعهي كار به مديريت كمك ميكند تا علل مشكلات و مسائل را در سازمان خود به خوبي درك كرده و بتواند در جهت بهبود روشها و تقليل زمان انجام كار به منظور افزايش بهرهوري و كارآيي اقدامات لازم را انجام دهد.
سرزمين اهورايى ايران از كناره هاى سيحون تا فرات و از درياى خزر تا دريای فارس براى هر ايرانى پاك نژاد، مقدس وگرامى است.
همان قدر كه آذربايجان هميشه سربلند ومردم سخت كوش و دلاور آن و بلوچستان پهناور و خراسان زرخيز، عزيز و دوست داشتنى است، مازندران و فارس و كردستان و ايلام هم محبوب است; زيرا همه اين سرزمينها جزيى از سرزمين پهناور و مقدس ايران است و قسمتى از پيكر مادر وطن وهرگز در ميان اعضاى بدن نمىتوان چشم رابر دهان يا دست را بر پا ترجيح داد و اين خطو خال و چشم و ابرو هركدام به جاى خويش نيكو و دوست داشتنى است و هر يك ويژگى خاص خود را دارد و البته همين ويژگيهاست كه باعث مىشود ما درباره منطقهاى بيش از مناطق ديگر به سخن بپردازيم. از جمله اين مناطق كرمانشاهان است ;منطقه پر اهميتى كه در غربىترين بخش جمهورى اسلامى ايران در كنار مرز ايران وعراق با مساحتى حدود 23622 كيلومترمربع واقع و از كهنسالترين مناطق كشوراست.
مردمش كه بيشتر از نژاد كرد مىباشند تيرهاى نيرومند از نژاد آريا يعنى ساكنان اصلى كشور ايران هستند و زبان كردى آنان شاخه اى از زبان فارسى يعنى زبان ايرانىاست.
وجه تسميه كرمانشاهان در كتب و متون جغرافيايى يا المسالك والممالك (راهنامه ها - شهرنامه ها) اشارات صريحى وجود دارد كه قرميسين، قرمسين واكثر بشكل قرماسين يا قرماشين معرب واژه كرمانشاهان، كرمانشاه و يا گرمان ساه وگرمان سان بوده و مىباشد.
ابوبكر احمدبن محمد بن اسحاقهمدانى، معروف به ابن فقيه، در كتاب خودبهنام ترجمه مختصر البلدان (حدود 279ه.ق) مىنويسد: "قباد از مداين تا رودخانه بلخ، در همه راه هيچ سرزمينى نيافت كه هوايش از كرمانشاهان تا گردنه همدان، خوشتر و آبش گواراتر ونسيمش لذت بخشتر باشد. اين بودكه قرماسين را ساخت و ويژه خويش كاخى بلند بر روى هزار ستون بناكرد." پس قرماسين كلمهاى استپارسى يعنى كرمانشاه.