كتابچه بررسي وضعيت اقليمي بندر انزلي به عنوان پروژه (پايان نامه) معالوصف مجموعة حاضر محصول پژوهشهايي است كه اينجانب آزاده مستعلي دانشجوي دورة كارشناسي كارتوگرافي از دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرري در زمينه بررسي وضعيت اقليمي شهرستان بندر انزلي از نظر خاك و زمينشناسي و آب و هوا و ريزش باران و هيدروگرافي و در آخر نيز اشارهاي به مرداب انزلي به انجام رساندهام. كه اين مطالب را با استفاده از كتابها و رسالهها و مراجعه به مراكز مختلف اداري و دولتي و مراجع مختلف و استفاده از منابع موثق توانستهام اين اطلاعات را جمعآوري نموده و در اختيار شما عزيزان بگذارم. اميد است كه مورد قبول شما خوبان و دانش پژوهان عزيز قرار بگيرد و كمي و كاستي آن را ناديده گرفته و از آن بهرهاي ببريد.
در ابتدا لازم است كمي شهر بندر انزلي را توصيف كنم.
بندر انزلي شهري زيبا است كه در استان گيلان قرار گرفته و از شهرستان رشت به اين شهر رفت آمد ميشود كه اين شهر يك شهر توريستي و زيبايي است كه همه ساله افراد زيادي براي تفريح و سياحت و ديدن نقاط زيباي آن به اين شهر سفر ميكنند. اين شهر حدود 33 كيلومتر از شهرستان رشت پايتخت استان گيلان فاصله دارد. بندر انزلي كه در قديم به بندر پهلوي معروف بوده و عروس بندرها ناميده ميشده است از آب و هوايي گرم و مرطوب برخوردار است كه در كنار درياي خزر ميباشد و بندري تجاري و قابل اهميت از لحاظ منابع و منافع كشوري ميباشد و بسياري از صادرات و واردات از طريق اين بندر صورت ميگيرد و كشتيراني در اين شهر حائز اهميت بسياري ميباشد.
افزايش امكانات مادي، كاهش زمان كار روزانه ، افزايش تعطيلات هفتگي و سالانه ، پيدايش سالهايي در دوران جواني كه فرد با فقدان و يا كمي مسئوليت روبروست و در مجموع توجه بشر به زمان فراغت به عنوان بخشي جدي از دوران زندگي ، اين پديده را در جايگاهي قرار داده است كه بي توجهي به آن علاوه بر ايجاد ضايعات و آسيب هاي اجتماعي ، موجبات نارضايتي جامعه را نيز فراهم خواهد نمود . افزايش اوقات فراغت از 3 سال در جامعه كشاورزي به 12 سال در جامعه صنعتي و حتي 19 سال در جامعه فراصنعتي در طول عمر يك نسل امروزي نسبت به سادگي بتوان از آن چشم پوشيد. تأثير بهره بردادري مطلوب از اين بخش از زندگي ، در پرورش انسان و رشد و شكوفايي شخصيت وي و در نهايت تكامل جامعه به حدي است كه برخي تمدن جديد را « تمدن فراغت » ناميده اند. ( ساورخاني ، 1370 ، 764 )
در شهرهاي بزرگ تراكم بالاي ساختمان ، كمبود و قيمت بالاي زماني ، مانعي بر سر راه ايجاد اماكن ورزشي ، تفريحي و گردشگري براي رفع نياز ساكنين شهر مي باشد . از اينرو توجه به زمينهاي حاشيه شهر و حتي مناطق خوش آب و هواي حومه شهرها به عنوان روشي جايگزين ، مورد توجه قرار گرفته است . در ايران خلأ قدرت اداري موجود در اين زمينه يكي از موانع اساسي پرداختن به اين امر است . بدين معني كه شهرداريها خود را در چارچوب محدوده قانوني شهر موظف و مكلف به برنامه ريزي مي بينند و فراتر از آن را در خارج از حيطه مسئوليتي خويش مي دانند . ازدحام جمعيت در ايام تعطيل در پاركها و فضاهاي تفريحي داخل شهر و نيز خروج صدها هزار نفر از ساكنين در تعطيلات پايان هفته به حومه هاي شهر و پناهگيري در دامان طبيعت نمودهايي است از كمبود امكانات تفريحي شهر و نيز خستگي از دغدغه هاي زندگي شهري كه لزوم توجه به امكانات تفريحي شهري را اشعار مي دارند .
شهر تهران به صورتي شگفت آور تمام مراحل تحول و توسعه شهري را در طول كمتر از نيم قرن از سر گذرانيده و اينك به يكي از بيست كلان شهر پر مسأله جهان تبديل شده است .
محدوه تهران قديم تا شصت سال پيش فقط چهار درصد از سطح تهران امروزي را دارا بوده است . رشد و توسعه اين شهر تا جنگ جهاني دوم بطور آرام و يكنواخت بوده اما توسعه آن بعد از جنگ سرعت بيشتري گرفته و در سال 1354 به حدود 12 برابر افزايش يافته در حاليكه توسعه آن در سراسر دوره قاجاريه فقط چهار برابر بوده است . در روند اين تحول سريع و ناموزون ، چشم انداز جغرافيايي و خاستگاه طبيعي تهارن با تغييرات ويرانگر و انواع عدم تعادل روبرو گرديده است . گسترش خزندة شهر به دامنه هاي كوهستاني البرز و دشتهاي سرسبز جنوبي و ادغام صدها روستا و هكتارها باغ و مزرعه در پيكر آن ، تمام حيات شهروندان را به مخاطره افكنده است .
در گذشته آلودگيهاي زيست محيطي تهران بسيار محدود بوده بطوريكه از سده هشتم تا سده سيزدهم تهران بقدري مشجر و سر سبز بوده كه آن را به باغ گلزار و چنارستان و همچنين به بهشت پريان توصيف كرده اند
در سه دهه اخير به علت گسترش بي رويه تهران بيش از 300 هكتار از اراضي كشاورزي داخل محدوده 5 ساله و 2000 هكتار از اراضي محدوده 25 ساله به مصارف ساختمان هاي شهري رسيده است .
با توجه به شرايط حساس زيست محيطي و كالبدي تهران از يك سو ، و نيازهاي روز افزون اجتماعي و فرهنگي مردم به فضاهاي باز شهري از سوي ديگر ، ضرورت بازنگري ، سازماندهي و نظام بخشي به اين فضاها ، روز به روز بيشتر احساس مي شود . بنابراين لازم است كه در چارچوب برنامه ها و طرح هاي كلان شهر تهران ، برنامه ريزي براي فضاهاي باز و سبز ، به عنوان يك بخش مستقل در برنامه ريزي شهري ، مدنظر قرار گيرد و راهبردهاي نوين و مناسب براي آن ارائه گردد .
با توجه به وضعيت اكولوژيكي منطقه ، خشكي اقليم ، گرد و غبار كويري ، فشردگي بافتهاي مسكوني و ميزان زياد آلودگي هوا و صدا ، ضروري است كه برنامه هاي مربوط به توسعه فضاي سبز ، نه فقط به صورت توسعه سطوح سبز پراكنده در داخل شهر ، بلكه به عنوان يك نظام هماهنگ متشكل از انواع فضاهاي باز و سبز درون شهري ، حاشيه شهري و برون شهري توسعه و انتظام پيدا كند .
پهنه جغرافيايي تهران با قرار گرفتن ميان سلسله جبال البرز و دشت كوير از يك طرف ، دو رودخانه بزرگ كرج و جاجرود از طرف ديگر ، از تنوع محيطي و اقليمي ويژه اي برخوردار است .
ضریب بهره وری زمان تکمیل پروژه و به تبع ان هزینه را تحت تا ثیر قرار می دهد لذا نقش اساسی در انتخاب شدن یا نشدن حفر مکانیزه به عنوان روش حفر بازی می کند.زمان حفر ماشین به کل زمان پروژه یا عملیات روزانه را ضریب بهره وری می گویند.
این ضریب تابعی از شرایط زمین – نوع ماشین – تاسیسات پشتیبانی – مدیریت پروژه و در نهایت تجربه کارکنان است. حاصلضرب نرخ نفوذ در ضریب بهره وری را نرخ پیشروی می گویند. نرخ نفوذ نرخ پیشروی انی ماشین است و از هندسه تونل و ویژگیهای سنگ و پارامترهای ماشین تا ثیر می پذیرد.
تاکنون مدلهای زیادی جهت پیش بینی نرخ نفوذ ارائه شده است و هر کدام تعدادی از پارامترهای موثر را منظور کرده اند. در این مطالعه به پیش بینی نرخ نفوذ بر مبنای تردی در فصل چهارم و بر مبنای نتایج آزمون پانچ در فصل پنجم پرداخته شده است. آزمایشهای زیادی جهت پیش بینی نرخ نفوذ و بهره وری ایجاد شده اند که برخی از آنها در فصل دوم مورد بحث قرار گرفته است. فرایند برش سنگ توسط برش دهنده های
دیسکی – توزیع فشار پیرامون دیسکها و نحوه محاسبه نیروهای وارد بر دیسک در فصل سوم مفصل توضیح داده شده است.
در این مطالعه بر مبنای فاکتور پایداری در تاج تونل و مقاومت سنگ پیشروی پیش بینی شده است و در مورد روشهای پیش بینی CSM و NTH بحث شده است.
تكنولوژي تزريق بعنوان يك راه حل مهندسي ، يك تكنيك كهن در بسياري زمين است كه درحدود دو قرن قدمت دارد. تزريق در زمين براي نخستين بار توسط شخصي بنام Berigny در سال 1802 انجام شد و لكن اين تكنيك ، تنها در چند دهه اخير پيشرفت نموده و اكنون بعنوان يك تكنيك برتر شناخته شده است .
از آنجا كه كيفيت اين تكنيك در بهسازي زمين در رابطه با اجراي انواع سازههاي بزرگ و مهم در اكثر كشورهاي صنعتي پيشرفته به عنوان يك راه حل مفيد و موثر كاملا ً مورد قبول متخصصين است ، در نتيجه وجود مشكلات و موانع خاصي نظير مسائل مكانيك خاك منطقه عمل اعم از پائين بودن مقاومت زمين ، پائين بودن پي سنگ ، تخلخل زياد ، احتمال نشست يا مشكلات زمين شناسي همانند وجود شكستگيهاي زياد در منطقه ، تكتونيزه بودن محل ،وجود غارهاي زيرزميني ، بالا بودن سطح آبهاي زيرزميني ، هوا زدگي لايهها ، تشكيلات مختلف زمين شناسي از لحاظ جنس ، شيب و ضخامت لايهها ، يا نفوذ پذيري زمين منطقه عملياتي ، مشكلات خاكبرداري ،مشكلات ناشي از فرار آب ،وجود باتلاش و لجن زار و ... اجراي هيچ پروژه مهم و ضروري را تحت الشعاع قرار نمي دهد . چرا كه تزريق بعنوان موثرترين و اغلب اقتصادي ترين راه حل بوده كه برطرف كننده و يا كاهش دهنده اكثريت موانع و مشكلات طبيعي و حتي مصنوعي منطقه مورد نظر ميتواند باشد ،كه البته اين تكنيك حتي در برطرف كردن مشكلات سازههاي اجراء شده نيز كاربرد شاياني دارد ( بلند كردن ساختمانهاي نشست كرده ، جلوگيري از ريزش تونلها در مناطق سنگريزهاي ، جلوگيري از تراوش آب در انواع سدهاي ساخته شده در گذشته و.....)
برجستهترين موفقيت در تزريق مربوط به زمانيست كه از تزريق در معادن استفاده شد . آن زمان باز كردن معبرها بوسيله تزريق به آساني انجام مي گرفت .
تكنيك تزريق همزمان با دوره ساخت سدهاي بزرگ رشد يافته است . ساخته شدن بعضي از اين سدها فقط در اثر عمليات تزريق امكان پذير بوده است ، مخصوصاً سدهاي خاكي با دهها متر ارتفاع ،كه روي رسوبات آبرفتي ضخيم قرار گرفته بودند اجراء اينگونه سدهاي خاكي يك اثر انكار ناپذير روي تكنيك تزريق در زمينهاي آبرفتي داشت ،زيرا تا آن زمان تكنيك تزريق در زمينهاي آبرفتي پيشرفت خيلي كمي داشت در حاليكه تزريق در سنگها كاملاً شناخته شده و پيشرفته بود . دليل اين عدم پيشرفت احتمالاً اين بود كه نخستين سازهها بر روي سنگها و صخرهها ساخته ميشد و مهمتري از همه تزريق در سنگها به نخستين سازهها بر روي سنگها و صخرهها ساخته ميشد و مهمتر از همه تزريق در سنگها به مسائل مشكل و پيچيدهاي همانند داشتن اطلاعات و دانش تجربي تزريق در آبرفتها نياز نداشت . با اين وصف تزريق در آبرفتها بطور چشمگيري پيشرفت كرده و امروزه اين امكان را بوجود آورده كه كارهاي واقعاً مشكل و مهمي در اعمال زمينهاي مناطق شهري به نحو احسن انجام گيرد .
بهسازي زمين منطقهاي با تزريق توسط يك مهندس همانند معالجه يك بيمار توسط پزشك است . همانطوريكه يك پزشك براي معالجه ، با شناخت كامل وضع بيمار و اطلاع از داروها اقدام مينمايد ، بنابراين يك مهندس هم با آشنائي كامل به وضعيت و مشخصات زمين منطقه و توجه به خاصيت هر دوغابي جهت بهسازي زمين اقدام به تزريق نموده و دراين كاربايد براي شناخت كامل از وضعيت زمين با نمونه برداريهاي مختلف و آزمايشات ضروري و همچنين شناخت خواص انواع دوغابها و موارد كاربرد آنها با شم مهندسي خود و با توجه به هدفي كه از نتيجه كار دارد اقدام نمايد .
همانطوريكه در معالجه يك بيمار تجربه ديد بيشتري به پزشك ميدهد ، در تكنيك تزريق هم تجربه و كسب اطلاعات از تجارب ارزشمند ساير متخصصان مخصوصاً در كاربرد انواع دوغابها در زمينهاي مختلف و همچنين اطلاع از موفقيتها و يا عدم موفقيتهاي تزريق در خاك در پروژههاي مختلف و بررسي علل آن براي يك مهندس طراح حائز اهميت است .
همانطور كه مي دانيم ضرب پيمانه اي در علم رمزنگاري نقش مهمي ايفا مي كند. از جمله روشهاي رمزنگاري كه به ضرب كننده پيمانه اي سريع نياز دارد، روش رمزنگاري RSA مي باشد كه در آن نياز به توان رساندن اعداد بزرگ در پيمانه هاي بزرگ مي باشد. معمولاً براي نمايش اعداد در اين حالات از سيستم باقي مانده (RNS) استفاده مي شود و ضرب (به عنوان هسته توان رساني) در اين سيستم به كار مي رود.
در اينجا براي آشنايي بيشتر به توضيح سيستم عددي باقي مانده مي پردازيم و به كاربردها و فوايد آن اشاراتي خواهيم داشت.
1-1 سيستم عددي باقيمانده (Residue Number System (RNS))
در حدود 1500 سال پيش معمايي به صورت شعر توسط يك شاعر چيني به صورت زير بيان شد. «آن چه عددي است كه وقتي بر اعداد 3،5و7 تقسيم مي شود باقيمانده هاي 2،3و2 بدست مي آيد؟» اين معما يكي از قديمي ترين نمونه هاي سيستم عددي باقي مانده است.
در RNS يك عدد توسط ليستي از باقيمانده هايش برn عدد صحيح مثبت m1 تا mn كه اين اعداد دو به دو نسبت به هم اولند (يعني بزرگترين مقسوم عليه مشترك دوبدوشان يك است) به نمايش در مي آيد. به اعداد m1 تا mn پيمانه (moduli)
مي گويند. حاصلضرب اين nعدد، تعداد اعدادي كه مي توان با اين پيمانه ها نشان داد را بيان مي كند. هر باقيمانده xi را به صورت xi=Xmod mi نمايش مي دهند. در مثال بالا عدد مربوطه به صورت X=(2/3/2)RNS(7/5/3) به نمايش در مي آيد كه X mod7=2 و X mod5=3 و X mod3=2. تعداد اعداد قابل نمايش در اين مثال مي باشد. مي توان هرمجموعه 105 تايي از اعداد صحيح مثبت يا منفي متوالي را با اين سيستم عددي باقيمانده نمايش داد.
اثبات اين كه هر عدد صحيح موجود در محدوده، نمايش منحصر به فردي در اين سيستم دارد به كمك قضيه باقيمانده هاي چيني(Chinese Remainder Theorem (CRT)) امكان پذير است.
از آنجا که شبکههاي بي سيم، در دنياي کنوني هرچه بيشتر در حال گسترش هستند، و با توجه به ماهيت اين دسته از شبکهها، که بر اساس سيگنالهاي راديويياند، مهمترين نکته در راه استفاده از اين تکنولوژي، آگاهي از نقاط قوت و ضعف آنست. نظر به لزوم آگاهي از خطرات استفاده از اين شبکهها، با وجود امکانات نهفته در آنها که بهمدد پيکربندي صحيح ميتوان بهسطح قابل قبولي از بعد امنيتي دست يافت، بنا داريم در اين سري از مقالات با عنوان «امنيت در شبکه هاي بي سيم» ضمن معرفي اين شبکهها با تأکيد بر ابعاد امنيتي آنها، به روشهاي پيکربندي صحيح که احتمال رخداد حملات را کاهش ميدهند بپردازيم.
بخش اول
1-1 شبكه هاي بي سيم، كاربردها، مزايا و ابعاد تكنولوژي شبكه هاي بي سيم، با استفاده از انتقال داده ها توسط امواج راديويي، در ساده ترين صورت، به تجهيزات سخت افزاري امكان مي دهد تا بدون استفاده از بسترهاي فيزيكي همچون سيم و كابل، يا يكديگر ارتباط برقرار كنند. شبكه هاي بي سيم بازه وسيعي از كاربردها، از ساختارهاي پيچيده اي چون شبكه هاي بي سيم سلولي - كه اغلب براي تلفن هاي همراه استفاده مي شد- و شبكه هاي محلي بي سيم (WLAN- wireless LAN ) گرفته تا انواع ساده اي چون هدفون هاي بي سيم، مرا شامل مي شوند. از سوي ديگر با احتساب امواجي همچون مادون قرمز، تمامي تجهيزاتي كه از امواج مادون قرمز نيز استفاده مي كنند، مانند صفحه كليدها، ماوس ها و برخي از گوشي هاي همراه، در اين دسته بندي جاي مي گيرند. طبيعي ترين مزيت استفاده از اين شبكه ها عدم نياز به ساختار فيزيكي و امكان نقل و انتقال تجهيزات متصل به اين گونه شبكه ها و هم چنيني امكان ايجاد تغيير در ساختار مجازي آن ها است. از نظر ابعاد ساختاري، شبكه هاي بي سيم به سه دسته تقسيم مي شوند: WPAN , WlAN, WWAN .
مقصود از WWAN كه مخفف Wireless WAN است، شبكه ها ساختار بي سيم سلولي مورد استفاده در شبكه هاي تلفن همراه است. WLAN پوششس محدودتر، در حد يك ساختمان يا سازمان، و در ابعاد كوچك يك سالن يا تعدادي اتاق، را فراهم مي كند. كاربرد شبكه هاي WPAN يا Wireless Personal Area Netuork براي موارد خانگي است. ارتباطاتي چون Blue tooth و مادون قرمز در اين دسته قرار ميگيرند.
شبكه هاي WPAN از سوي ديگر در دسته شبكه هاي Ad Hoc نيز قرار مي گيرند. در شبكه هاي Ad Hoc يك سخت افزار، به محض ورود به فضاي تحت پوشش آن، به صورت پويا به شبكه اضافه مي شود. مثالي از اين نوع شبكه Blue tooth است. در اين نوع، تجهيزات مختلفي از جمله صفحه كليد، ماوس، چاپگر، كامپيوتر كيفي يا جيبي و حتي تلفن همراه، در صورت قرار گرفتن در محيط تحت پوشش، وارد شبكه شده و امكان رد و بدل داده ها با ديگر تجهيزات متصل به شبكه را مي يابند. تفاوت مكان شبكه هاي Ad Hoc با شبكه هاي محلي بي سيم (WLAN) در ساختار مجاز آنها است. به عبارت ديگر، ساختار مجازي شبكه هاي محلي بي سيم بر پايه طرحي استياست در حالي كه شبكه هاي Ad Hoc از هر نظر پويا هستند. طبيعي است كه در كنار مزايايي كه اين پويايي براي استفاده كنندگان فراهم مي كند، حفظ امنيت چنين شبكه هاي نيز با مشكلات بسياري همراه است. با اين وجود، عملاً يكي از راه حل هاي موجود براي افزايش امنيت در اين شبكه ها، خصوصاً در انواعي همچون Blue tooth كاشتن از شعاع پوشش سيگنالهاي شبكه است. در واقع مستقل از اين حقيقت كه عملكرد Blue tooth بر اساس فرستنده و گيرنده هاي كم توان استوار است و اين مزيت در كامپيوتر هاي جيبي برتري قابل توجهي محسوب مي گردد، همين كمي توان سخت افزار مربوطه، موجب كاهش محدود تحت پوشش است كه در بررسي امنيتي نيز مزيت محسوب مي گردد. به عبارت ديگر اين مزيت به همراه استفاده از كدهاي رمز نه چندان پيچيده، تنها ضربه هاي امنيتي اين دسته از شبكه هاي به حساب مي آيند.
ویندوز سرور 2003 نسبت به ویندوز 2000 گام بزرگی به جلو محسوب میشود. برای مدیران شبکههای ویندوز NT هم این نگارش جدید سیستمعامل مایکروسافت آن قدر ابزار و کنترلهای مدیریتی زیادی را به ارمغان آورده است که آنها را از ادامه کار با NT منصرف میکند.
ویرایش standard ویندوز سرور 2003 برای اغلب شبکهها مناسب است. این ویرایش، چندپردازشی متقارن (SMP) چهارراهه و 4 گیگابابت RAM را پشتیبانی میکند. از ویرایش استاندارد میتوان برای میزبانی network load balancing (ولی نه cluster services) و terminal server استفاده کرد.
ویرایش enterprise
ویرایش enterprise چنان طراحی شده است که همه نیازهای شرکتهایی با هر اندازه را برآورده میسازد. این ویرایش SMP هشتراهه، 32 گیگابایت RAM در نگارش سی و دو بیتی، 64 گیگابایت RAM در نگارش 64 بیتی، و همچنین خوشهبندی سرویسدهندهها تا هشت گره را پشتیبانی میکند.
ویرایش enterprise جایگزین ویرایش advanced server ویندوز 2000 شده است.
ویرایش datacenter
ویرایش datacenter که قدرتمندترین ویندوز به شمار میآید در نگارش سی و دو بیتی، SMPی 32 راهه و در نگارش 64 بیتی، SMPی 64 راهه را پشتیبانی میکند. این ویرایش در نگارش سی و دو بیتی 64 بیتی 512 گیگابایت RAM را پشتیبانی میکند.
ویرایش web
این محصول جدید ویندوز برای ایجاد و راهاندازی سایت وب ساخته شده است. این ویرایش شامل IIS نگارش 6/0 و اجزای دیگری است که امکان میزبانی برنامهها و صفحات وب و سرویسهای وب XML را فراهم میکنند. از ویرایش web نمیتوان برای راهاندازی مزرعۀ سرویسدهندۀ وب که به خوشهبندی نیاز دارد استفاده کرد، و در آن نمیتوان هیچ گونه سرویس مدیریت شبکه مثل اکتیودایرکتوری، سرویسهای DNS ، یا سرویسهای DHCP را نصب نمود.
امروزه يكي از مهمترين ويژگيهاي هر سيستم نرمافزاري، كيفيت ميباشد. با پيشرفتهاي انجام شده و گسترش ابزارهاي گوناگون براي توسعه نرمافزار، توسعه نرمافزارهايي كه كاركردهاي مورد نظر مشتريان را برآورده سازند، امري آسان و سريع گشته است. در حال حاضر، تفاوت بين دو نرمافزار را توانايي نرمافزارها در برآورده ساختن ويژگيهاي كيفي مورد انتظار تعيين ميكند.
معماري نرم افزارِ يك برنامه يا سيستم كامپيوتري، ساختار يا ساختارهايي از سيستم مي باشد، كه در برگيرنده اجزاء، صفات قابل مشاهده آن اجزا و ارتباط بين آنها باشد[Bass 03] . معماري نرمافزار شامل اولين تصميمات طراحي سيستم ميباشد و اين تصميمات زيربناي فعاليتهاي طراحي، پيادهسازي، استقرار و نگهداري سيستم ميباشد. همچنين معماري نرمافزار، اولين عنصر قابل ارزيابي در فرايند توسعه نرمافزار ميباشد[Bass 03] . بنابراين براي طراحي سيستمي كه نيازهاي كيفي مورد نظر را برآورده سازد، توليد معماري نرمافزار اولين گام در دستیابی به كيفيت در نرمافزار و همچنين ارزيابي ويژگيهاي كيفي است.
در مدلهای فرایند توسعه نرم افزار مبتنی بر معماری معمولاً ابتدا نیازهای کیفی سیستم تعیین شده و سپس معماری نرم افزار مربوطه طراحی میگردد. پس از طراحی معماری، میتوان به ارزیابی آن پرداخت و تغییرات لازم را در طراحی مورد نظر ایجاد داد. بنابراین دو بخش اساسی در مدلهای فرایند توسعه نرم افزار مبتنی بر معماری، بخشهای طراحی و ارزیابی معماری نرم افزار میباشند. این دو بخش در ارتباط مستقیم با یکدیگر میباشند و هر یک مکمل دیگری میباشد. بنابراین فرایند طراحی معماری را میتوان شامل ساخت معماری نرم افزار، ارزیابی آن و اصلاح معماری پیشنهادی دانست.
در این گزارش، هدف بررسی روشهای موجود در طراحی معماری نرم افزار بر اساس ویژگیهای کیفی مورد نظر مشتریان و بررسی نحوه خودکار سازی فرایند طراحی معماری با ارائه ابزارهایی برای این منظور میباشد. ادامه مطالب گزارش به این صورت طبقه بندی شده اند. در بخش 2 توضیح مختصری در ارتباط با معماری نرم افزار و مفاهیم مرتبط با آن ارائه میشود. این مفاهیم در ادامه مطالب گزارش به کار گرفته خواهند شد. در بخش 3 طراحی معماری نرم افزار، ویژگیهای یک طراحی خوب و عوامل تاثیرگذار در طراحی معماری مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در بخش 4 روشهای طراحی معماری نرم افزار مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در بخش 5 خلاصه و نتیجه گیری ارائه خواهد شد. در بخش 6 مراجع مورد استفاده در این گزارش معرفی می گردد.
چنانچه به اهميت شبكههاي اطلاعاتي (الكترونيكي) و نقش اساسي آن دريافت اجتماعي آينده پي برده باشيم، اهميت امنيت اين شبكهها مشخص ميگردد. اگر امنيت شبكه برقرار نگردد، مزيتهاي فراوان آن نيز به خوبي حاصل نخواهد شد و پول و تجارت الكترونيك، خدمات به كاربران خاص، اطلاعات شخصي، اطلاعاتي عمومي و نشريات الكترونيك همه و همه در معرض دستكاري و سوءاستفادههاي مادي و معنوي هستند. همچنين دستكاري اطلاعات- به عنوان زيربناي فكري ملتها توسط گروههاي سازماندهي شده بينالمللي، به نوعي مختل ساختن امنيت ملي و تهاجم عليه دولتها و تهديدي ملي محسوب ميشود.
براي كشور ما كه بسياري از نرمافزارهاي پايه از قبيل سيستم عامل و نرمافزارهاي كاربردي و اينترنتي، از طريق واسطهها و شركتهاي خارجي تهيه ميشود، بيم نفوذ از طريق راههاي مخفي وجود دارد. در آينده كه بانكها و بسياري از نهادها و دستگاههاي ديگر از طريق شبكة به فعاليت ميپردازند، جلوگيري از نفوذ عوامل مخرب در شبكه بصورت مسئلهاي استراتژيك درخواهد آمد كه نپرداختن به آن باعث ايراد خساراتي خواهد شد كه بعضاً جبرانناپذير خواهد بود. چنانچه يك پيغام خاص، مثلاً از طرف شركت مايكروسافت، به كليه سايتهاي ايراني ارسال شود و سيستم عاملها در واكنش به اين پيغام سيستمها را خراب كنند و از كار بيندازند، چه ضررهاي هنگفتي به امنيت و اقتصاد مملكت وارد خواهد شد؟
نكته جالب اينكه بزرگترين شركت توليد نرمافزارهاي امنيت شبكه، شركت چك پوينت است كه شعبة اصلي آن در اسرائيل ميباشد. مسأله امنيت شبكة براي كشورها، مسألهاي استراتژيك است؛ بنابراين كشور ما نيز بايد به آخرين تكنولوژيهاي امنيت شبكه مجهز شود و از آنجايي كه اين تكنولوژيها به صورت محصولات نرمافزاري قابل خريداري نيستند، پس ميبايست محققين كشور اين مهم را بدست بگيرند و در آن فعاليت نمايند.
امروزه اينترنت آنقدر قابل دسترس شده كه هركس بدون توجه به محل زندگي، مليت، شغل و زمان ميتواند به آن راه يابد و از آن بهره ببرد. همين سهولت دسترسي آن را در معرض خطراتي چون گم شدن، ربوده شدن، مخدوش شدن يا سوءاستفاده از اطلاعات موجود در آن قرار ميدهد. اگر اطلاعات روي كاغذ چاپ شده بود و در قفسهاي از اتاقهاي محفوظ اداره مربوطه نگهداري ميشد، براي دسترسي به آنها افراد غيرمجاز ميبايست از حصارهاي مختلف عبور ميكردند، اما اكنون چند اشاره به كليدهاي رايانهاي براي اين منظور كافي است.
در طراحي بدنه ايرشيپها و زير دريائيها نكات زيادي مورد توجه قرار ميگيرد كه مهمترين آنها قدرت جلوبرندگي است كه به مقدار زيادي بستگي به درگ اصطكاكي رويبدنه ايرشيپ دارد و 3/2 درگ كل را شامل ميشود.كاهش كوچكي در اين درگ باعث صرفه جويي قابل توجهي در سوخت ميشود و يا ميتواند باعث افزايش ظرفيت حمل و ابعاد ايرشيپ شود.
اولين بهينه سازي عددي شكل، توسط پارسنز انجام شده است. روش محاسبه در قالب يك پنلكد ميباشد كه با يك روش لايه مرزيكوپل شده است. زدان يك توزيع محورياز چشمه و چاه را براي نشان دادن ميدان جريان اطراف يك جسم معرفي ميكند. قدرت (شدت) به صورت خطي روي هر المان طول توزيع ميشود.
در روند محاسباتي آيروديناميكي ابتدا يك بدنه دوار با ماكزيمم قطر ثابت و نسبت فايننس ثابت تعريف ميشود.پروفيل بدنه و توزيع سرعت جريان غير لزج توسط روشهاي غير مستقيم حل جريان پتانسيل بدست ميآيد. پروفيل اين بدنه بايد به گونهاي باشد كه در جريان يكنواخت موازي با محور بدنه، لايه مرزي دچار جدايش نشود. با اين قيد، درگ توسط تغيير در شكل پروفيل بدنه كاهش مييابد. محدوديت در عدم جدايش لايه مرزي باعث حذف درگ فشاري ميشود و درگ كلي منحصر به نيروهاي ويسكوز در لايه مرزي ميشود. لايه مرزي به سه ناحيه آرام گذرا و درهم تقسيم ميشود. براي محاسبه لايه مرزي آرام از متد توويتس استفاده شده كه بر اساس رابطۀ مومنتوم ميباشد. ناحيه گذرا در محاسبات به صورت يك نقطه در نظر گرفته ميشود كه در آن ضريب شكل به طور ناگهاني از آخرين مقدار در ناحيه آرام به اولين مقدار در ناحيه درهم تغيير ميكند. از آنجا كه محل گذر به عواملي مانند: زبري سطحي، سر و صدا، لرزش و غيره بستگي دارد كه كنترل آنها مشكل است در بيشتر تحقيقات اين ناحيه را به صورت دلخواه بين سه تا ده درصد طول بدنه در نظر ميگيرند.
در اين پروژه، وروديها و خروجيهاي يك سيستم چند ورودي و چند خروجي غير خطي، براي ايجاد يك مدل ديناميكيِ هوشمند، استفاده شده است. بنابراين انتخاب شبكههاي عصبي مصنوعي از نوع پرسپترونهاي چندلايه براي اين منظور مناسب است. در كنار اين نوع از مدلسازي، استفاده از يك شيوهي مناسب براي كنترل پيشگويانه (پيش بينانه)ي مدل ياد شده، ضروري است.
مدلهاي برگشتي تصحيح شونده كه از قوانين تعديل ماتريسهاي وزني مسيرهاي ارتباطي بين نرونهاي مدل استفاده ميكنند، در اين پروژه به كار گرفته شدهاند.
اين قوانين براي آموزش سيستم، جهت كنترل و دستيابي به خروجي مطلوب در زمانهاي بعدي به كار ميروند.
فراگيري در اين سيستم نيز از نوع فراگيري با سرپرست ميباشد؛ به اين صورت كه معادلهي ديفرانسيل ديناميكيِ سيستم در دسترس است و بنابراين مقادير مطلوب براي متغير هدف، كه سيستم بايد به آن برسد، براي زمانهاي آينده مشخص ميباشد و خروجي سيستم با استفاده از يك كنترلكنندهي پيشبين، همواره بايد به اين اهداف دست يابد. سيستم مورد مطالعه در اين پروژه، يك رآكتور شيميايي است كه براي اختلاط پيوستهي مواد شيميايي واكنش دهنده با غلظتها و مقادير تعريف شده و توليد يك مادهي محصول با يك غلظت متغير با زمان به كار ميرود؛ كه ميزان مطلوب اين غلظت در يك زمان خاص، بهعنوان هدف مطلوبي است كه سيستم بايد به آن دست يابد.
همچنين بهجاي يك سيستم واقعي، از يك مدل نرمافزاري براي جمعآوري دادههاي ورودي و خروجي استفاده مي شود و در نهايت، نتايج اين مدل سازي موفقيتآميز، توانايي روشهاي مدل سازي هوشمند را همانگونه كه در اين تحقيق آمده است، اثبات ميكند.
در اين پروژه، وروديها و خروجيهاي يك سيستم چند ورودي و چند خروجي غير خطي، براي ايجاد يك مدل ديناميكيِ هوشمند، استفاده شده است. بنابراين انتخاب شبكههاي عصبي مصنوعي از نوع پرسپترونهاي چندلايه براي اين منظور مناسب است. در كنار اين نوع از مدلسازي، استفاده از يك شيوهي مناسب براي كنترل پيشگويانه (پيش بينانه)ي مدل ياد شده، ضروري است.
مدلهاي برگشتي تصحيح شونده كه از قوانين تعديل ماتريسهاي وزني مسيرهاي ارتباطي بين نرونهاي مدل استفاده ميكنند، در اين پروژه به كار گرفته شدهاند.
اگر حركت خودروها فقط با سرعت زياد صورت ميگرفت و نيز حركت فقط در جادههاي مسطح انجام ميشد در اين صورت اگر قدرت توليدي موتور مستقيما به چرخها منتقل ميشد، موتور قادر بود تا اتومبيل را به حركت درآورد اما وقتي كه خودرو ميخواهد از حال سكون شروع به حركت نمايد و يا هنگامي كه در سربالائي تند در حركت است موتور قادر به تامين گشتاور مورد نياز براي به حركت در آوردن چرخها، نخواهد بود در اين جاست كه نياز به يك سيستم افزايش دهنده گشتاور احساس ميشود همين احساس نياز باعث شده است تا وسيلهاي بنام گيربكس ابداع شود و همانند يك اهرم مكانيكي عمل ميكند و با افزايش گشتاور، سرعت را كاهش ميدهد و برعكس.
وقتي مسير انتقال قدرت در خودرو را در نظر بگيريم ميبنييم كه گيربكس در اين مسر نقش يك عضو واسطه را دارد، يعني نه توليد كننده توان است و نه مصرف كننده آن.
مسير انتقال قدرت، شامل اجزاء محرك بين فلايويل موتور و چرخهاي محرك ميباشد. كه شامل كلاچ، گيربكس، كاردان ، قفل كاردان،ديفرانسيل و اكسل عقب ميباشد. در اين مسير قدرت، نسبت دندههاي گيربكس و ديفرانسيل به كار برده شده تا دور موتور را كنترل نموده و گشتاور لازم را توليد نمايد.
گيربكس يك تغيير دهنده گشتاور است و متناسب با بار وسيله نقليه،گشتاور و دور خروجي از موتور را تغيير ميدهد.
منظوراز گشتاور عبارت است از نيروي پيچشي كه براي چرخاندن محور بر آن وارد ميشود. (اشكال الف و ب)
پس از توليد ورقههاي فلزي، همانطور كه گفته شد به علت ناپايداري فلزات و تبديل آنها به تركيبات فلزي پايدار، سطح فلز را توسط روغنهاي مقاوم در برابر خوردگي ميپوشانند تا مانع از تغيير ساختار شيميايي فلز در اثر واكنشهاي شيميايي گرديم به همين علت قبل از آغاز پروسه رنگآميزي تميز كردن سطح بدنه خودرو از آلودگيهاي مختلف ضروري ميباشد، زيرا در غير اين صورت چسبندگي سيستم رنگ به سطح بدنه خودرو و به شدت كاهش مييابد. وابسته به طبيعت قطعه فلزي كه بايد رنگآميزي شود، پروسههاي تميزكاري و آمادهسازي مختلفي قبل از پروسه رنگآميزي صورت ميگيرد. بنابراين تميز كردن سطح فلز از آلودگيهايي همانند ميل اسكيل، لايههاي اكسيدي و روغنهاي مقاوم در برابر خوردگي، روغنهاي پرس و ... ضروري است. تميزكاري مكانيكي اغلباً توسط وسايلي همانند برس، عمليات سندينگ يا بلاستينگ صورت ميگيرد. براي تميز كردن ناخالصيهاي آلي، از حلالها يا مواد فعال سطحي استفاده ميشود. از روشهاي ديگر آمادهسازي سطح اسيدشويي، فسفاته كاري و كروماته كاري ميباشد. انتخاب روغنهاي مناسب كه در مراحل آمادهسازي براحتي تميز گردند و در عين حال تا حدي با رنگها به ويژه آستر امتزاجپذير باشند، باعث بهبود بازدهي فرآيند رنگ آميزي ميگردد. در صورت عدم امتزاجپذيري نسبي روغنها با آستر احتمال وقوع برخي عيوب در لايه آستر افزايش مييابد. همانطور كه گفته شد تنها نتيجه افزايش تعداد عيوب براي يك لايه رنگ افزايش هزينهها و كاهش كيفيت رنگآميزي ميباشد. به همين دليل كليه تغييرات مدنظر در قبل از سالن رنگ همانند تغيير روغنهاي پرس، تغيير روغنهاي مقاوم در برابر خوردگي، بايد با هماهنگي مسئولان مربوط در سالن رنگ صورت گيرد.
تمام سيستمهاي تبريد تراكمي كه جهت ايجاد سرما بكار گرفته ميشوند از چهار قسمت اصلي تشكيل شده اند. اين چهار قسمت عبارت است از كمپرسور – كندانسور – وسيله انبساطي (شير انبساط يا لوله موئين) اواپراتور.
عملي كه در اين چهار قسمت انجام مي شود بدين قرار است. كمپرسور وسيله اي مي باشد كه فشار گاز را در سيستم بالا مي برد و اين اختلاف فشار بين ورود و خروج گاز كمپرسور باعث حركت گاز مبرد در داخل سيستم مي شود. كندانسور وسيله اي مي باشد كه گاز خروجي از كمپرسور كه داراي دما و فشار بالا مي باشد به مايع تبديل مي كند و دماي آنرا كاهش مي دهد و وسيله انبساطي بدين صورت عمل مي كند كه مايع مبرد خروجي از كندانسور را بصورت پودر تبديل مي كند و علت امر شكستن يك مرتبه اي فشار همراه انبساط سريع گاز مي باشد، اوپراتور وسيله اي است كه پودر حاصل از وسيله انبساطي را بصورت تبخير كامل و در نتيجه گاز تبديل مي كند. در شكل گردش ماده مبرد را در يك سيستم تبريد بطور شماتيك نشان مي دهد.
با توجه به شكل گاز حاصل از اواپراتور وارد كمپرسور مي شود و بر اثر تراكم فشار آن بالا مي رود و مقداري حرارت جذب كرده در نتيجه دما آن حدودي بالا مي رود. گاز ورودي به كندانسور كه داراي دما و فشار بالا مي باشد. با تماس با محيط خنك تر، گرماي خود را پس مي دهد و بصورت مايع تحت فشار در مي آيد. اين مايع بطرف شير انبساط حركت كرده و در اينجا فشارش شكسته مي شود و بصورت پودر در مي آيد. در شير انبساط تقريباً گرماي رد و بدل نميشود و فقط گاز منبسط مي شود و گاز منبسط شده در اواپراتور تبخير مي شود و گرمايي كه باعث تبخير آن مي شود از محيط خود مي گيرد. در نتيجه گاز گرم و محيط خنك مي شود و سپس دوباره به كمپرسور بر مي گردد و سيكل همچنان ادامه پيدا مي كند. چگونگي تئوري سيكل تبريد را در شكل مي توان مشاهده كرد.
بحث استفاده از مخازن ذخيره سرمايي (Cool Thermal Storage) از سالهاي 1970 و 1980 آغاز گرديد. در اين زمان نيروگاه هاي توليد انرژي الكتريكي متوجه ضرورت كاهش پيك مصرف انرژي براي سهولت و حتي پيشرفت در امر توليد و توزيع شده بودند و در خيلي از موارد بخصوص در روزهاي گرم سال، مقدار ماگزيمم مصرف انرژي در يك پروژه بيشتر به سهم دستگاهها و تجهيزات تهويه مطبوع اختصاص داشت.
در بررسي انجام شده در ايالات متحده مشخس گرديد كه در بسياري از ايالتها تبريد در تابستان بيش از %35 كل برق مصرفي را بخود اختصاص داده است. (درنتيجه صحبت بر سر بهينه سازي ملياردها دلار هزينه انرژي مصرفي مي باشد).
در نتيجه صنعت به اين امر توجه نمود كه اگر بتوان تبريد را در زمان غير يك مصرف انرژي به طريقي ذخيره نمود و بعداً مورد استفاده قرار داد بار مصرفي زيادي از دوش شبكه در زمان پيك مصرف برداشته خواهد شد و در نتيجه ظرفيت بيشتري براي مصارف ديگر در طول اين زمان در دست خواهد بود و همچنين از ظرفيت اوقات غير پيك مصرف انرژي نيز بطور كامل استفاده خواهد گرديد.
در نتيجه بسياري از شركتها و نيروگاههاي توليد كننده انرژي الكتريكي از راههاي مختلف از جمله با تغيير تعرفه خود، اضافه كردن مبالغ قابل توجهي به قيمت مصرف در زمان پيك مصرف انرژي، تعيين مبلغي اضافه براي مصرف كننده بر اساس مقدار ماكزيمم انرژي مصرفي در طول يك ماه ( هزينه ديماند Demand) ) (و نه براساس مقدار كل انرژي مصرفي) وحتي تعيين وامها و سوبسيد هايي براي ترغيب مصرف كننده ها به انتقال پيك مصرف انرژي خود به ساعتهاي غير پيك، سعي در انتقال قسمتي از انرژي الكتريكي از ساعات پيك مصرف به ساعات غير پيك نمودند.
مخزن ذخيره يكي از اين راههاست كه كاركرد چيلرها را كه از پرمصرف ترين دستگاههاي تهويه مطبوع مي باشند به ساعات دلخواه موكول مي نمايد. در اكثر موارد نيز هزينه اي كه از كم كردن سايز چيلر صرفه جويي مي گردد براي ساختن يك مخزن يا خريد آن كافي مي باشد.
انسان از بدو وجودش در عالم هستي به دنبال حصول علم و دانش و پيشرفت بوده و براي آسايش و راحتي خود،دست به هركاري براي غلبه برمحيط پيرامونش زده كه در اين راه يكي از مهمترين عوامل ساخت راههاي ارتباطي بين جوامع، حفر تونلها، برداشتن تپهها و موانع و به زانو درآوردن كوهها، كمك گرفتن از وسايل بزرگ مكانيكي به نام ماشين آلات راهسازي بوده است.
اين ماشين آلات داراي اهميت فراوان در رشد و توسعه صنعت و آباداني و شكوفايي اقتصادي يك جامعه ميباشد . عمده فنآوري بكار رفته در ماشين آلات راهسازي، استفاده از سيستمهاي هيدروليك ميباشد كه به دليل داشتن مزايايي از قبيل:
1)ا نعطاف پذيري 2) افزايش نيروي انجام دهنده كار 3) سادگي 4) كوچك بودن 5) ايمني6) صرفه جويي در هزينه نسبت به ديگر سيستمها از قبيل مكانيكي و الكتريكي ارجحيت دارد.
البته سيستمهاي هيدروليك داراي عيوبي نظير 1) ضرورت تميز بودن 2) بازده كمتر نسبت به سيستم مكانيكي ميباشند كه در كل به دليل دارا بودن مزاياي زيادي كه مدنظر طراحان ميباشد ميتوان از عيوب اندك آنها چشم پوشي كرد.
بديهي است كه به منظور پيشرفت صنعت هيدروليك در كشورمان، احتياج به آشنايي و مطرح شدن بيشتر آن در مراكز آموزشي و دانشگاهها ميباشد به همين دليل اينجانب موضوع پروژه كارشناسي خود را در رابطه با اين موضوع انتخاب نمودهام.
- اينورتريا درايو AC به دستگاهي گفته مي شود كه به كمك آن مي توان سرعت يك موتور AC سه فاز را كنترل كرد بدون آنكه قدرت و گشتاور موتور كاهش يابد.
. اينورترها در ظرفيتهاي مختلف ساخته مي شوند مثلاً براي يك موتور با توان 20 اسب بخار بايد از اينورتر 20 HP استفاده كرد.
انواع اينورتر از نظر ورودي كدامند؟
- از نظر ورودي اينورترها به دو دسته تك فاز و سه فاز تقسيم مي گردند. البته خروجي همه آنها سه فاز است. براي اينورترهاي با توان بالاي 3 اسب فقط از ورودي سه فاز استفاده مي گردد.
انواع اينورترها از نظر كاربرد كدامند؟
- از نظر كاربرد اينورترها به دسته هاي مختلفي تقسيم مي شوند. براي راه اندازي پمپ ها، فن ها،آسانسور،جرثقيل، نوارهاي نقاله ، دستگاههاي اكسترودر و...... از اينورتراستفاده مي شود. براي پمپ و فن از اينورترهاي با گشتاور متغير و براي آسانسورونوار نقاله و جرثقيل از اينورتر با گشتاور ثابت و براي اكسترودرها از اينورتر با فيدبك PG بهره برداري ميكنند.
با پيشرفت علم و پيشرفت در ساخت ماشين هاي حفاري، استفاده وسيع ماشين آلات حفاري به جاي عمليات آتشباري براي حفاريات زيرزميني کاربرد وسيعي پيدا کرده است. در حفاري مکانيزه از ابزار و ماشين آلات براي حفر فضاهاي زير زميني استفاده مي شود و هدف اصلي آن رسيدن به سرعت بالا در احداث و حفر اين فضاها مي باشد. عمليات حفاري يکي از پرهزينه ترين عمليات اجراي در حفريات زيرزميني مي باشد. از طرفي در انتخاب دستگاه حفاري محدوديت زيادي وجود دارد و يا به بيان ديگر در انتخاب دستگاه حفاري انعطاف پذيري وجود ندارد يعني در يک پروژهاستفاده از چندين ماشين حفاري, به دليل بحث اقتصادي و هزينه بالايي ماشين آلات حفاري کمتر استفاد مي شود. بنابراين بايد قبل از انجام عمليات، نوع دستگاه و ماشين آلات حفاري مشخص شده باشد. در انتخاب نوع ماشين حفاري بررسي و کارايي آن، يکي از عوامل بسيار مهم مي باشد. در نتيجه بررسي عملکرد و کارايي هريک از ماشين الات حفاري يکي از عوامل بسيار حياتي در حفريات زير زميني مي باشد. در اين جا بحث در مورد عوامل تعيين کننده در انتخاب نوع دستگاه نمي باشد بلکه عملکرد دستگاه حفاري رودهدر و TBMبه طور جداگانه مورد بررسي قرار گرفته شده است.
گروه ترموپلاستيك ها يا گرمانرما كه بر اثر ديدن حرارت خميده گشته وبا كم شدن ميزان گرما سختي خود را بدست مي آورند و تغييرات شيميايي در آنها صورت نمي گيردو بعد از تزريق، شكل محفظه قالب را به خود مي گيرد.
در قالب گيري تزريقي ماده ترموپلاست گرم محفظه قالب را پر مي كند در اين روش ماده ترموپلاست گرم و محفظه قالب سرد است كه پس از تزريق مواده به شكل و فرم قالب در مي آيد و سخت مي شود.
از ديدگاه ديگر مواد ترموپلاست به موادي گفته مي شود كه پس از يك يا چند بار مصرف در فرآيند توليد دوباره قابل استفاده مي باشد. اين مواد به شكل دانه يا پودر در ماشين تزريق ريخته مي شود.
ساختمان قالبهاي تزريقي:
قالب هاي پلاستيك ازنظر كلي به دونوع تقسيم مي شوند:
1- قالبهاي باراهگاه سرد
2- قالب هاي باراهگاه گرم
و نيز از نظر ساختماني بر دونوع مي باشند:
1- قالب هاي دو صفحه ای
2- قالبهاي سه صفحه اي كه تعداد صفحات قالب و خط جدايش آن ها بر اساس عواملي ماند تعداده حفره هاي قالب، شكل قطعه پلاستيكي، نوع ماشين تزريق،نوع مواد مصرفي و سيستم خروجي هوا و ... تعيين مي شوند اصولاً در هر قالب تزريقي دو بخش اصلي وجود دارد.
1- بخش ثابت قالب (نيمه ثابت) كه در اين نيمه مواد گرم تزريقي پلاستيك تزريق مي شوند.
2- بخش متحرك (نيمه محرك) كه رد قسمت متحرك ماشين تزريق بسته مي شوند و سيستم و مكانيزم بيرون اندازي قطعات اكثرادر آن قرار دارد.
عیب یابی سنسور های خودرو از روی نشانه های ظاهری سنسور دور موتور: 1- روشن نشدن خودرو به دلیل ارسال نشدن سیگنال ها به ECU برای پاشش سوخت 2- نمایش ناصحیح دور موتور خودرو در زمان روشن بودن ماشین. 3- ایجاد حالت CUT OFF قبل از رسیدن دور موتور به رد لاین. 4- ثابت ماندن یا حرکت نکردن دور سنج از یک دور موتور مشخص. سنسور فشار هوای ورودی: در خودرو های انژکتوری که مجهز به سنسور اکسیژن نمیباشند با از کار افتادن این سنسور بد کار کردن موتور خودرو به وضوح قابل مشاهده و حس میباشد. اما در خودرو های مجهز به سنسور اکسیژن باعث میشود که کار این سنسور رو تصحیح کند. در مواردی که سنسور خراب شود ECU اطلاعات مربوط به فشار داخل منیفولد رو از روی سنسور دریچه گاز محاسبه میکند. سنسور دمای هوای ورودی به موتور: با از کار افتادن این سنسور به خصوص در ماشین های بدون سنسور اکسیژن یا کاربراتی الکترونیکی باعث میشود که تنظیم موتر از حالت ایده ال خود خارج شود و موتور بد کار کند. اما در سایر خودرو ها به انضمام سنسور اکسیژن تا حدودی این خطا تصحیح میشود. سنسور دمای اب: 1- دود کردن خودرو در زمانی که موتور خنک میباشد یا بعد از گرم شدن موتور. 2- بد روشن شدن خودرو در اب و هوای سرد. حالا چرا بد کار کردن این سنسور چرا باعث بروز این مشکلات میشود؟ برای تنظیم دور موتور در زمان استارت اولیه این مورد به عهده استپ و ECU میباشد اما در ابتدا اطلاعات از سنسور دما اب گرفته میشود.